معرفی وبلاگ
هر دل شد حجله ای برای غم تو/ هر دیده چو دجله است در ماتم تو از یاد نرفته ای که دلها با توست/ دل نیست مگر دلی که شد همدم تو... این وبلاگ را به تمامی دوست‌داران اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، حضرت امام خمینی (ره) و تمامی شهدای اسلام تقدیم می‌کنم. باشد نزد حضرت دوست، مقبول افتد... با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد... با تقدیم احترام، ارداتمند شما: حمیدرضاهاشمی‌فرهود
صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 451002
تعداد نوشته ها : 409
تعداد نظرات : 15
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

شرکت هاى انگلیسى گرچه رسماً از فروش اسلحه، مهمات یا هرچیز دیگرى به عراق که موجب طولانى شدن جنگ شود، ممنوع شده بودند ولى تنها ارقام تجارت رسمى بریتانیا را که سازمان همکارى و توسعه اقتصادى (OECD) ارائه داده است نشان مى دهد که این کشور تنها در ۴ سال بعد از قرارداد با عراق، بیش از ‎1/5دلار کالاهاى فناورى پیشرفته به عراق صادر کرده و سلاح هاى ارسالى از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۷ بالغ بر ۳۵۰ میلیون دلار بوده است.

آلمان هم مانند فرانسه متحد استراتژیک عراق بود، اما برخلاف فرانسه، ایجاد استراتژیک آلمان و عراق چندان علنى نبود.

ایتالیایى ها نیز به عراق اسلحه صادر کردند که آمریکا آن را نادیده مى گرفت.

چین نیز در حالى که روابط گسترده اى با ایران داشت، سلاح به عراق صادر مى کرد چنانکه از ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۷ در مجموع ۳‎/۹ میلیارد دلار سلاح به عراق ارسال کرد.گرچه شوروى (سابق) در چارچوب توافق و اجماع کلى براى تقویت عراق به آن کشور تسلیحات ارسال مى کرد، ولى ملاحظات دیگرى نیز در نظر داشت.روابط سنتى با عراق و همچنین مواضع ضد آمریکایى انقلاب ایران مواردى است که در طول جنگ در مناسبات شوروى با ایران و عراق نقش مؤثرى داشت.

شوروى ها در ابتدا و آنچه به صورت آشکار اعلام کردند مخالف حمله عراق به ایران بودند و به همین دلیل، فروش سلاح را به عراق تحریم کردند اما سیاست روسها پس از فتح خرمشهر به نفع عراق تغییر کرد.

چرخش جدید در سیاست هاى مسکو نتیجه ارزیابى مجدد آنها از تأثیرات پیروزى ایران در جنگ و فرصت ها و خطراتى بود که چنین تحولى مى توانست دربرداشته باشد. بنابراین، در سال ۱۹۸۲ بازپرداخت ۲‎/۵ میلیارد دلار را تمدید و اعتبار تازه اى به ارزش تقریبى ۱ میلیارد دلار به عراق واگذار کرد. در نوامبر ،۱۹۸۲ یک هزار تا یک هزار و ۲۰۰ مشاور نظامى به عراق بازگشتند و در پایگاه ها و فرودگاه ها مستقر شدند.

۴۰۰ تانک تى ۵۵ ، ۲۵۰ تانک تى ۷۲ به عراق داده شد و مقادیر عظیمى موشک گراد، فراگ ،۷ سام ۹ واسکاد - بى در راه بود. جنگنده هاى میگ ۲۵ شناسایى و هلى کوپتر هاى توپدار اف اى ۲۴ نیز به عراق تحویل داده شد. نکته قابل توجه این بود که پس از سال ۱۹۸۲ و از سرگیرى مناسبات عراق و شوروى، عراقى ها در ازاى آزاد کردن اعضاى حزب کمونیست از شوروى خواستند تا قراردادهایى را که قبل از آغاز جنگ امضا شده بود، اجرا کند و شوروى هم ضمن ارسال سلاح، متعهد شد در صورت درهم شکسته شدن خطوط دفاعى عراق و پیشروى ایرانیان به سوى بغداد یا بصره، بمب خوشه اى در اختیار عراق قرار دهد. روسها در مرحله جدید جمعاً حدود ۶۰  درصد از تجهیزات مورد نیاز عراق را تأمین کردند و ۵۰ درصد از ۸۴ میلیارد دلار سلاح هایى را که میان سالهاى ۶۲ و ۶۷ عراق از کشور هاى جهان خریده بود، روسها در اختیار رژیم عراق قرار دادند.

تأمین سلاح به این میزان براى عراق، این کشور را قادر ساخت تا تقریباً نیروى زمینى خود را از ۲۶ لشکر در سال ۱۹۸۶ به ۴۵ لشکر در سال ۱۹۸۸ افزایش دهد. تسلیحات شوروى براى عراق سرنوشت ساز بود؛ زیرا عراق با تکیه بر این تسلیحات سرانجام توانست استراتژى تدافعى خود را رها سازد و به جنگ تهاجمى متوسل شود و بتواند ابتکار عمل را روى زمین به دست گیرد. نتیجه این تغییر در موازنه نظامى، در تصمیم ایران براى قبول قطعنامه ۵۹۸ عامل اصلى بود.

 حمیرا حیدریان

 روزنامه ایران - سه شنبه ۱۹ دى ۱۳۸۵

کمک هاى تسلیحاتى به عراق

دولت آمریکا براى جلوگیرى از شکست عراق و کمک تسلیحاتى به این کشور دو گزینه پیش رو داشت، یا تحریم هاى اعمال شده بر ضد عراق را لغو کند که کنگره به دلیل پیشینه عراق در زمینه حقوق بشر و تروریسم با این اقدام موافق نبود، یا اینکه تسلیحات از طریق کشورى ثالث به عراق ارسال شود.

ایلگتون، مسئول منافع آمریکا در بغداد، ضمن اینکه دولت ریگان را به تغییر سیاست در برابر عراق تشویق کرد در اکتبر سال ۱۹۸۳ میلادى سناریویى را طراحى کرد که تجهیزات آمریکایى نیز از طریق کشورهاى ثالث از جمله مصر به عراق ارسال شود. در این زمان آمریکا متقاعد شده بود که دشمنى اش با ایران عمیق تر از دشمنى اش با عراق است و به عبارت دیگر، خطر ایران براى منافعش از خطرى که عراق آن را تهدید مى کند، بزرگ تر است.

رئیس سیا ، ویلیام کیسى، شخصاً برنامه اى را رهبرى مى کرد تا سلاح هاى نظامى و مهمات و وسایل نقلیه کافى در اختیار عراق قرار بگیرد که بتواند در جنگ با ایران بازنده نباشد. طبق دستور محرمانه MSDD ایالات متحده آمریکا از یک طرف باید حرکت جنگى رژیم عراق را با قراردادن میلیون ها دلار اعتبار در اختیار آن حمایت کند و از طرف دیگر، با تهیه کردن اطلاعات ضرورى نظامى و مطلع کردن عراقى ها از آن و بالاخره با هدایت کردن کشور هاى ثالث براى فروش اسلحه به عراق آن کشور را تقویت کند تا حدى که اطمینان حاصل شود که عراق سلاح هاى نظامى به قدر کفایت در اختیار دارد.

بنابراین، آمریکایى ها به صورت محدود برخى سلاح هاى ساخت آمریکا را به عراق ارسال کردند و مقدارى را هم از طریق کشورهاى ثالث مانند مصر در اختیار عراق قرار دادند. علاوه بر این، کشورهاى ثالث را براى ارسال تسلیحات به عراق تشویق کردند.

ارسال سلاح هاى آمریکایى در این دوره و بنا بر اطلاعاتى که تاکنون منتشر شده است از جمله براساس نوشته روزنامه «واشنگتن پست» شامل این موارد بوده است: دولت آمریکا درطى پنج سال معادل ۱‎/۵ میلیارد دلار تجهیزات الکترونیک، انواع ماشین آلات، دستگاه هاى حساس و کامپیوترهاى فوق العاده قوى که در امر تولید سلاح هاى شیمیایى، موشکى و هسته اى نقش حساس دارند، به دولت عراق فروخته است.

همچنین سازمان سیا در زمان ریاست ویلیام کیسى، شرکت «کاردتون» را در ساختن و فروش بمب هاى خوشه اى و مهمات دیگر به عراق مجاز دانست و آن را تأیید و مساعدت مى کرد. آمریکایى ها هلى کوپتر نوع «بل» را در اختیار عراق قرار دادند که براى مقاصد نظامى استفاده مى شود.

در دهه ۱۹۸۰م، نگرانى آمریکا از پیروزى ایران و به مخاطره افتادن ثبات رژیم هاى متحد آمریکا در حاشیه خلیج فارس، سبب شد تا آمریکا آگاهانه اجازه دهد کمیته انرژى اتمى عراق موادى را وارد کند که براى ساخت سلاحهاى میکروبى استفاده مى شود.

کشور فرانسه نیز در میان کشورهاى اروپایى و حتى در مقایسه با شوروى (سابق) کمک هاى بسیار زیاد و تعیین کننده به رژیم بغداد قرار داد. گرچه تصمیم گیرى درباره دادن امتیاز نظامى تعیین کننده به رژیم بغداد تصمیمى همگانى بود.

بنابرگزارشى در فاصله سال  هاى ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۰ ، فرانسه معادل ۴ میلیارد دلار اسلحه به عراق داد. این کشور در سال هاى ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۸ ۵‎/۶ میلیارد دلار از جمله هواپیماهاى جنگى، هلى کوپتر، تانک، توپ، موشک هوا به زمین و تجهیزات الکترونیکى به عراق فروخت. در حالى که، پیش از این در فاصله سال هاى ۱۹۸۲ و ۱۹۸۳ مبلغ ۴۱ میلیارد فرانک سلاح به عراق ارسال کرده بود.

مشکلات مالى عراق براى بازپرداخت هزینه دریافت سلاح سبب شد تا عربستان سعودى موافقت خود را براى فروش نفت از جانب عراق به فرانسه اعلام کند.

سلاح هاى دریافتى غیر از هواپیماهاى میراژ، شامل موشک هاى اگزوست، هات، میلان، هلى کوپترهاى سوپر فرسون الوت، گازل و تانک هاى ام- ایکس و توپ هاى ۱۵۵ میلى مترى خودکار بود. به تدریج همه تسلیحات ارسالى از فرانسه به عراق آنقدر زیاد بود که در اواسط سال ۱۹۸۶ م،  حتى هواپیماهاى غیر نظامى خطوط هوایى بغداد- پاریس نیز به حمل جنگ افزار پرداختند.در سال ،۱۹۸۶ سازمانهاى اطلاعاتى فرانسه برآورد کردند اگر فرانسه فقط سه هفته سلاح به عراق ارسال نکند، آن کشور شکست خواهد خورد.

در مقایسه با فرانسه، کمک هاى تسلیحاتى سایر کشورهاى اروپایى کمتر بود.

بیش از دو دهه از زمان جنگ تحمیلى عراق علیه ایران مى گذرد و در این سال ها بیشترین مباحث تحلیلى و نظرى مطرح شده در حوزه مباحث روابط بین الملل پیرامون اهمیت جنگ و پیامدها و ضرورت جلوگیرى از آن بوده است و آنچه حائز اهمیت است، نقش پیچیده دولت ها در این فرایند است.

 مداخله دولت ها و سازمان ها، به ویژه قدرت هاى بزرگ مدعى در وقوع تجاوز و نیز موضع گیریهاى آنها در هشت سال جنگ از فرازهاى مهم این حادثه به شمار مى رود.حمایت راهبردى، تسلیحاتى، مالى و اطلاعاتى این دولت ها به عراق در طول جنگ با هدف جلوگیرى از پیروزى ایران از جمله مقوله هایى است که شاید کمتر به آن پرداخته شده است.عراق از ابتداى جنگ مورد حمایت هاى مختلف بسیارى از کشورها قرار گرفت و در واقع مواضع سیاسى کشورها و اجماع موجود در حمایت از عراق در عرضه کمک هاى همه جانبه از جمله مالى و تسلیحاتى تأثیر بسزایى در روند هشت ساله جنگ داشت که نگاه اجمالى به آن پس از مرگ دیکتاتور شاید خالى از فایده نباشد

 

عراق در حلقه حمایت مالى دولت ها

قدرت دفاعى عراق در برابر تهاجم هاى ایران تا اندازه اى از توان اقتصادى این کشور متأثر بود، عراق به دلایلى چون محدودیت حاصل از کاهش صدور نفت و افزایش هزینه هاى جنگ طولانى و ضرورت خرید تجهیزات نظامى به کمک هاى اقتصادى نیازمند شد.

نگرانى هاى موجود پس از فتح خرمشهر و شکست عراق به تدریج دامنه کمک هاى اقتصادى به عراق را افزایش داد. ترکیب قدرت اقتصادى عراق در این دوره حاصل درآمدهاى داخلى، کمک هاى کشورهاى خلیج فارس و وام هاى بلندمدت و اعتبارات مالى کشورهاى جهان بود.

حجم کمک هاى مالى به عراق روشن نیست، ولى انتشار برخى آمار و ارقام نشان مى دهد این کمک ها بسیار بوده است. در این میان کمک کشورهاى خلیج فارس بیش از سایرکشورها به چشم مى خورد و به طورى که گفته شده، بیش از ۴۵ میلیارد دلار را کشورهاى خلیج فارس داده  اند .

عراق بدون در اختیار داشتن چنین پول هنگفتى قدرت ادامه جنگ را نداشت. اگر کمک هاى مختلف به سوى عراق سرازیر نمى شد، قطعاً رژیم صدام حسین در سال ۱۹۸۲ میلادى یعنى سال شکست فراگیر، سرنگون شده بود.

ابوغزاله، وزیر دفاع پیشین مصر، معتقد است حجم کمک ها بیشتر بوده است. وى مى گوید: تنها عربستان و کویت ۶۰ میلیارد دلار به عراق کمک کردند.

شیخ صباح، سفیر کویت در آمریکا پس از حمله عراق به کشورش و اشغال آن، درباره حجم کمک ها گفت: کویت ۱۴ میلیارد دلار کمک نقدى و بیش از ۱۶ میلیارد دلار از طریق کمک هاى خدماتى به ماشین جنگى عراق کمک کرد.

وى افزود: ما بیش از نیازمان نفت صادر مى کردیم تا به صدام در جنگ کمک کنیم. بنابراین توضیح، تنها کویت ۳۰ میلیارد دلار به عراق کمک کرده است. پس از اینکه عراق، کویت را اشغال کرد، بحث هاى جدیدى درباره میزان کمک هاى کشورهاى خلیج فارس و ابعاد آن به میان آمد که مهم بود.

صدام همیشه معتقد بود که بزرگ ترین خدمت ما به او، جلب کمک و همکارى هاى آمریکا در طول جنگ بود.

اعطاى اعتبارات مالى آمریکا به رژیم عراق، به صورت رسمى پس از فتح خرمشهر آغاز شد و در آذر ۱۳۶۱ براى نخستین بار به مبلغ ۳۰۰ میلیون دلار براى خرید برنج و گندم در اختیار رژیم عراق قرار گرفت و به تدریج افزایش یافت، به گونه اى که در مجموع بیش از ۵ میلیارد دلار در اختیار عراق قرار گرفت.

کمک هاى نظامى و غیر نظامى فرانسه به عراق در اول جنگ به گفته کلود سشول، وزیر خارجه وقت فرانسه، بنا به درخواست برخى از اعضاى دائمى شوراى امنیت در تصمیمى اعلام نشده در زمینه حمایت از عراق در برابر جمهورى اسلامى ایران بود.

روزنامه «اکسپرس» و روزنامه «لوموند» جمع آن کمکها را ۵۰ میلیارد فرانک ذکر مى کنند، ولى روزنامه «دوپارى» آن را ۸۰ میلیارد فرانک ارزیابى مى کند.

این موضوع را یکى از دلایل حمایت فرانسه از عراق عنوان مى کنند. فرانسه با توجه به مشکلات عراق براى بازپرداخت بدهى خود، در چندین مرحله با تعویق بازپرداخت هاى عراق موافقت کرد و در عین حال، اعتبارات جدید براى خرید تسلیحات در اختیار این کشور قرار داد.

در مجموع، کمک هاى اقتصادى براى رژیم عراق در دو زمینه آثار و پیامدهاى مثبت داشت. در درجه نخست، براى خرید تجهیزات توانایى عراق افزایش یافت. علاوه بر این، وضعیت منحصر به فردى براى نیروهاى مسلح و مردم عراق فراهم شد. دستیابى شهروندان به بهترین مواد غذایى، پوشاک و دیگر ملزومات با قیمتى ناچیز در جنگ، امرى عادى بود. چنین اقدام هایى از نظر روانى ادامه جنگ را با تمام مصیبت ها و رنجش هایش پذیرفتنى مى کرد. حجم کمک هاى مالى به عراق هنوز کاملاً روشن نشده است، ولى این مبلغ در مجموع بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار بوده است.

دوکشتی نفتکش کویتی دیگر که توسط ناوهای آمریکایی در تنگه هرمز اسکورت می‌شوند با مین برخورد می‌کنند.  با آسیب دیدن کشتی‌های کویتی «تکزاکو،بریجتون و بریجستون» و حمله موشکی ایران به بندر احمدی کویت و انهدام یک کشتی دیگر کویتی توسط قایق‌های تندروی سپاه، آمریکائی‌ها وادار به عکس العمل می‌شوند. آنها به یک کشتی باری ایرانی حمله می‌کنند و متعاقب آن مسئولان کشور عربستان به زایران ایرانی که در مکه مکرمه مراسم الهی برائت از مشرکان را انجام می‌دهند، حمله می‌کنند و تعدادی از هموطنان ما و مسلمانان کشورهای دیگر را به شهادت میرسانند. این اقدام اشتباه سعودی‌ها، چند سال باعث تیرگی و قطع روابط بین دو کشور می‌شود و برگ سیاهی در روابط ایران و همسایه جنوبی کشورمان باقی می‌گذارد.

پس از این حملات، ایران به یک کشتی باری عربی به نام «ردالکبری» حمله می‌‌‌کند و آن را منهدم می‌سازد. بالگردهای آمریکایی به قایق‌های توپدار سپاه حمله می‌کنند که با آتش این قایق‌ها یکی از بالگردهای آمریکایی منهدم می‌شود. دراین حمله سه قایق ایرانی هم غرق می‌شوند و دو نفر از رزمندگان سپاه پاسداران به شهادت می‌رسند و شش نفر دیگر به اسارت نیروهای آمریکایی درمی‌آیند. آمریکائی‌ها فکر نمی‌کردند ایرانی‌ها تا این اندازه مقاومت نشان دهند و نقشه‌های آنان را ناکام کنند. آنها اعلام می‌کنند: «آمریکا خواستار درگیری رزمی با ایران نیست»

یک هفته پس از غرق سه قایق سپاه و شهادت دو نفر و اسارت شش نفر از رزمندگان اسلام، یک کشتی آمریکایی به نام «سانگاری» در سواحل کویت مورد حمله موشکی ایران قرار می‌گیرد و هجده نفر از نظامیان آمریکایی همراه فرمانده کشتی به هلاکت میرسند و کشتی هم نابود می‌شود.

آمریکا در جواب این حمله به سکوی نفتی رشادت ایران حمله می‌‌‌کند و رئیس جمهور آمریکا به دروغ اعلام می‌‌‌کند آمریکا یک سکوی نظامی ایران را مورد حمله قرار داده است و جالب اینکه پس از این حمله آنها اعلام می‌کنند این موضوع را تمام شده تلقی می‌کنیم (جنگ ایران و آمریکا در خلیج فارس). ایران با حمله موشکی به بندر احمدی کویت و انفجار نمایندگی هواپیمایی پان امریکن در شهر کویت جواب گستاخی‌های آمریکا و متحدانش را می‌دهد. جنگ نفتکش‌ها با سخنان وزیر خارجه آمریکا که اعلام می‌دارد: «به عهده دولت کویت است که تصمیم بگیرد به سومین موشک شلیک شده توسط ایران طی یک هفته پاسخ لازم را بدهد.» و با عقب نشینی آمریکا پایان می‌پذیرد و به تمام کشتی‌های خارجی دستور داده می‌شود از هر کاری که باعث تحریک نیروهای ایرانی شود خودداری کنند.

دور دوم جنگ‌های دریایی ایران و آمریکا در فروردین ماه 1367 شروع می‌شود. ناوچه جنگی ساموئل رابرتز آمریکا با مین برخورد می‌‌‌کند و حفره‌ای به قطر 8 متر در کف ناوچه ایجاد می‌شود.

رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا به همراه جرج بوش معاون اول خود، فرانک کارلوچی وزیر دفاع (جدید)، جرج شولتز وزیر خارجه و ویلیام کراف رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا با تشکیل جلسه در کاخ سفید راه‌های مقابله با ایران را بررسی می‌کنند.

در ساعت 30/8 صبح 29 فرودین 1367 نیروی دریایی ایران به کارکنان شرکت نفت در سکوهای نفتی سلمان، نصر و مبارک اعلام می‌‌‌کند سکوها را ترک کنند.

مهاجمان آمریکایی در اولین حمله خود و به این سکوها ناکام می‌مانند و با مقاومت نیروی دریایی ایران مجبور به عقب نشینی می‌شوند. مرحله دوم نبرد با به کارگیری سه رزم ناو، شش فروند هواپیما و چند فروند بالگرد آغاز می‌شود.

نیروهای آمریکایی از فرمانده و ملوانان ناوچه جنگی جوشن ایران که به مقابله با تجاوز آنها رفته است، می‌خواهند که ناوچه را ترک کنند. فرمانده ناوچه جوشن اعلام می‌‌‌کند درصورت حمله از سوی آمریکائی‌ها، پاسخ آن را خواهد داد.

جنگی نابرابر آغاز می‌شود ناوچه جوشن در یک طرف قرارداد و سه رزمناووشش فروند هواپیما و چند فروند بالگرد آمریکا در طرف دیگر. نیروهای قهرمانان ناوچه جوشن 45 دقیقه در مقابل موشک‌های‌‌هاریون و 300  گلوله توپ شلیک شده از سوی ناوها و متجاوزان آمریکایی مقاومت می‌کنند و سرانجام این نبرد ناعادلانه با شهادت 11 نفر از رزمندگان ناوچه جوشن و زخمی شدن 33 نفر دیگر و غرق شدن ناوچه پایان می‌یابد.

نیروهای آمریکایی سکوهای نفتی سلمان، نصر و مبارک را اشغال و به آتش می‌کشند و به سوی سکوهای نفتی دیگر ایران در جنوب خلیج فارس حرکت می‌کنند. ناوشکن‌های سهند و سبلان از طرف ایران مأموریت می‌یابند که جلو پیشروی نیروهای آمریکایی را بگیرند.

درگیری دو ناوشکن ایرانی با ناوها، هواپیماها و بالگردهای آمریکایی چند ساعت به طول ‌می‌انجامد. آمریکائی‌ها مجبور به عقب نشینی می‌شوند. آنها به فاصله 120 کیلومتری ناوشکن‌های ایرانی عقب نشینی می‌کنند و با استفاده از موشک‌های لیزری از طریق ناوها و هواپیماهای فوق مدرن به ادامه نبرد می‌پردازند. در این حملات خساراتی به ناوشکن سبلان وارد می‌شود و آمریکائی‌ها با استفاده از برتری تکنولوژیکی خود، مانع از شکست در این جنگ می‌شوند.

ساعاتی پس از این حملات قایق‌های توپدار سپاه به سکوهای نفتی اجاره ایی آمریکا در خلیج فارس حمله می‌‌‌کنند و آنها را به آتش می‌کشند. کشتی آمریکایی «ویلتی یاند» و کشتی انگلیسی به نام «یورک مارین» مورد حمله سپاه پاسداران قرار می‌گیرند و منهدم می‌شوند. پس از این حملات یک ناو لجستیکی انگلیس و یک بالگرد جنگی آمریکایی هم مورد حمله ایران قرار می‌گیرند و به آتش کشیده می‌شوند.

و بدین ترتیب قدرتهای بزرگ نظامی جهان با نبرد مستقیم خود به قدرت الهی و خلل ناپذیر مردم ایران پی می‌برند.

منبع: کتاب زنگ تاریخ تألیف علی اکبر رئیسی

حضور مقتدرانه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس از روز اول جنگ امکان کوچکترین حرکت را از نیروی دریایی دشمن سلب کرده بود.انجام عملیات مروارید از سوی رزمندگان ناوچه پیکان کافی بود تا صدام هیچگاه به خود اجازه ندهد در خلیج فارس دست به جنگ دریایی بزند.

در این عملیات جسورانه ناوچه پیکان از نیروی دریایی ایران با حمله به عمق آبهای عراق و تصرف و انهدام دو سکوی مهم البکر و الامیه و به غنیمت گرفتن تمام تجهیزات موجود در آن اسکله‌ها و سرنگون کردن 13 هواپیمای جنگی و 4 فروند ناوچه و تعدادی از شناورهای جنگی عراق، درسی فراموش نشدنی به دشمنان ایران داد،  که تا همیشه تاریخ هیچ کس حتی فکر حمله به مرزهای آبی ایران را نکند. هر چند در راه بازگشت این ناوچه مورد اصابت موشک‌های دوربرد  عراق قرار می‌گیرد و تعدادی از رزمندگان اسلام به شهادت می‌رسند.

با کمکهای فراوانی که متحدان صدام در اختیار او قرار می‌دهند از قبیل: در اختیار گذاشتن پایگاه و آسمان کشورهای عربی برای حملات هوایی علیه ایران.

دادن بالگردهای سوپرفرلون فرانسوی که قدرت فوق العاده‌ای در جنگ دریایی دارند، هواپیماهای سوپر اتاندارد که مجهز به موشکهای اگزوسه هستند و کمکهای دیگر، عراق قادر نمی‌شود هیچ حرکتی را در خلیج فارس انجام دهد.

سرانجام در سال 1366 آمریکا به همراه متحدانش که در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) گرد هم آمده‌اند مثل کشورهای انگلیس، فرانسه، هلند، بلژیک و سایر کشورهای اروپای غربی به همراه شوروی سابق تصمیم می‌گیرند با اعزام ناوهای هواپیمابر و ناوهای جنگی و اعزام نیروهای نظامی به خلیج فارس، ایران را وادار به تسلیم کنند.

با این اقدام دنیای استکبار، جبهه‌ایی دیگر به وسعت دهها کیلومتر از بندر جاسک در دریای عمان تا خور عبدالله در انتهای خلیج فارس بر علیه ایران گشوده می‌شود.

آمریکائی‌ها موقعیت را برای انتقام گرفتن از ایران به خاطر تحقیر آن کشور در به گروگان گرفتن و بازداشت جاسوس‌های آمریکایی در تهران مناسب می‌بینند.

کشورهای عربی خلیج فارس که با حمایتهای بی‌دریغ خود از عراق، در واقع با ایران در حالت جنگ قرار دارند، نگران حملات ایران هستند. کویت پرچم ملی خود را از روی کشتی‌ها ی نفتکش ‌برمی‌دارد و پرچم آمریکا را روی آنها نصب می‌‌‌کند تا مانع از حمله ایران شود. ایران اعلام می‌‌‌کند اگر در حمله به کشتی‌های عربی تردید کند در حمله به کشتی‌های آمریکایی تردیدی نخواهد کرد.

همه دنیای زور و ستم جمع شده‌اند تا با جلوگیری از صادرات نفت ایران و ممانعت از واردات کالاهای مورد نیاز مردم محاصره اقتصادی و نظامی ایران را تکمیل و مانع از پیروزی ایران شوند. سرانجام اتحاد شوم شیاطین دنیا در خلیج فارس دست به کار می‌شوند و با 50 فروند ناو هواپیمابر، ناوچه موشک انداز ناوشکن رزمنا و نبرد ناو و با استفاده از 000/7 هزار نیروی نظامی غربی که در این ناو‌ها حضور دارند و با به کارگیری 90 فروند هواپیمای جنگی فوق مدرن علاوه بر 000/800 نیروی نظامی عراقی و عربی و 610 هواپیمای جنگی عراق در مقابل 200 هواپیمای جنگی و 000/655 نیروی نظامی ایران شروع به ایجاد مزاحمت برای ایران می‌کنند. در این شرایط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با قایق‌های انفجاری بدون سرنشین و قایق‌های تندرو و زیردریایی کوچک ساخت سپاه به یاری همرزمان ارتشی خود می‌شتابد و با همکاری یکدیگر مانور شهادت را در قسمت وسیعی از خلیج فارس به اجرامی‌گذارند و از ورود کشتی‌های خارجی به این قسمت خلیج فارس جلوگیری می‌کنند. کشتی‌های خارجی با مشاهده حالت جنگی در خلیج فارس، حاضر نمی‌شوند در بنادر کشورهای عربی نفت بارگیری ‌کنند. نماینده ایران در سازمان ملل متحد اعلام می‌‌‌کند اگر خلیج فارس و تنگه هرمز برای ایران ناامن شود، ایران این آبراه بین‌المللی را برای تمام دنیا ناامن خواهد کرد. و از سازمانهای بین المللی می‌خواهد جلو تشنج آفرینی را در خلیج فارس بگیرند.

بعد از این ایران طبق قوانین بین المللی کشتی‌هایی را که از تنگه هرمز عبور می‌کنند مورد بازرسی قرار می‌دهد تا اگر سلاح برای عراق حمل می‌کنند، از این کار جلوگیری ‌‌‌کند. مزاحمت‌های نیروهای خارجی مستقر در خلیج فارس و دریای عمان شدت می‌گیرد. جنگ نفتکش‌ها با حمله ایران به کشتی باری ایوان کارلیف روسیه که در حال اسکورت توسط چند رزمناو است، آغاز می‌شود. بعد از آن یک کشتی دیگر روسی به نام مارشال چخوف بامین برخورد می‌‌‌کندومنفجرمی‌شود. خلبانان عراقی که برای حمله به کشتی‌های ایرانی به آسمان خلیج فارس وارد شده‌اند با دستپاچگی و به اشتباه ناو استارک آمریکا را مورد هدف قرار می‌دهند و نابود می‌کنند. 

سرانجام آمریکائی‌ها وارد میدان می‌شوند وبا تبلیغات زیاد اعلام می‌کنند: دو کشتی سوپرتانکر بریجتون و حمل گاز پرنس را که متعلق به کویت است تا رسیدن به ساحل این کشور اسکورت می‌کنند. فرمان عملیات از کاخ سفید به پنتاگون در وزارت جنگ آمریکا صادر می‌شود. عملیات اسکورت از سواحل امارات عربی متحده به مقصد کویت آغاز می‌شود. تعدادی از خبرنگاران خبرگزاری‌های بین المللی هم در عرصه کشتی بریجتون حضور دارند و لحظه به لحظه خبر عملیات را با آب و تاب به دنیا مخابره می‌کنند. آنها از قدرت آمریکا و ناتوانی ایران! خبرها و تصاویر زیادی را به دنیا مخابره می‌کنند. به یکباره در 27 کیلومتری سواحل کویت کشتی بریجتون با مین برخورد می‌‌‌کند و از شدت انفجار تمام خبرنگاران و خدمه کشتی به همراه تعدادی از نظامیان و ملوانان کشتی‌های جنگی آمریکاکه در حال اسکورت هستند، به داخل آبهای خلیج فارس پرتاب می‌شوند. صحنه خنده داری پدید می‌آید. وقتی قدرت آمریکا شکست میخورد همه‌ی دوربین‌ها خاموش می‌شوند تا مبادا  یک ثانیه تصویر از این افتضاح به دنیا مخابره شود.

ادامه دارد... .

اندیشه پلید جنگ عراق علیه ایران برای جداسازی استان خوزستان را اولین بار انگلیسی‌های استعمارگر در سال 1329 شمسی پی‌ریزی کردند اما چون در آن زمان حکومت پهلوی در ایران تحت اختیار خودشان بود از این جنگ صرفه نظر کردند.

یکی از روزهای تیرماه 1359 شمسی، مرز اردن و عراق، در یک ملاقات شوم و شیطانی بین دو ابلیس، جنگی نابرابر و ناخردانه پی‌ریزی می‌شود تا آفتاب تابان انقلاب نور، انقلابی که تاریکی‌های دنیای ستم را محو می‌‌‌کند، خاموش شود.

صدام حاکم نظامی عراق و زبینگو برژینسکی مشاور امنیت ملی جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا، در این ملاقـــــــات، حمله نظامی عراق به ایران را بررسی و برژینسکی به صدام قول می‌دهد: «آمریکااز تهاجم عـــراق به ایران حــمایت خواهد کرد.» بعد از این ملاقات سخنان حاکمان عراق حالت خصومت و جنگ می‌گیرد، آشکارا ایران را به جنگی فراگیر تهدید می‌کنند و آشوبهای زیادی را در خوزستان به راه می‌اندازند. 

هر چند اگر بخواهیم تاریخ دقیق شروع جنگ ایران و عراق را مشخص کنیم، باید شروع آن را 21/12/1357 یعنی یکماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قرار دهیم، چون در این روز ارتش عراق برای اولین بار به پاسگاه مرزی میروان حمله هوایی کرد.

از این تاریخ تا 31 شهریور 1359 که عراق حمله سراسری و همه جانبه‌ی خود را در ساعت 14 علیه ایران آغاز کرد، 636 نوبت حمله هوایی، زمینی و توپخانه‌ای به خاک ایران انجام داد. اسناد و اعتراض‌های ایران در این زمینه در سازمانهای بین المللی موجود است. صدام جنگ را با الهام گرفتن از جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل طراحی و شروع کرد. در این جنگ که بین کشورهای عربی و اسرائیل رخ داد، اسرائیلی‌ها با بهره‌گیری از اصل غافلگیری در مدت 6 روز ارتشهای کشورهای عربی را در هم کوبیدند و جنگ را به نفع خودشان تمام کردند.

ارتش عراق در آن روز با استفاده از 192 هواپیمای جنگی حمله گسترده و از پیش طراحی شده‌ایی را آغاز کرد. در اولین روز جنگ، مناطق مسکونی، فرودگاهها و کارخانجات شهرهای تهران، بوشهر، اهواز، دزفول، کرمانشاه، همدان، تبریز، اصفهان، سنندج، شهر کرد و … مورد حمله هواپیماهای عراقی قرار گرفت. روز بعد خلبانان شجاع و قهرمان ایران با 140 هواپیمای جنگی تا عمق خاک عراق نفوذ و با بمباران پایتخت و سایر شهرهای عراق و نابودسازی پایگاههای نظامی این کشور، پاسخ قاطعی به حملات هوایی عراق دادند.

شهرهای سرپل ذهاب، قصر شیرین، سومار، مهران، موسیان، بستان و هویزه در روزهای آغازین جنگ به اشغال ارتش عراق درآمد و مدافعان این شهرها به ناچار ازاین شهرهاعقب نشینی کردند.

صدام در ابتدای حمله، اهداف شیطانی خود را به این شرح اعلام کرد:

1-     لغو قرارداد 1975 میلادی الجزایر

2-     تجزیه استان خوزستان یا جداسازی آن از ایران

3-     حمایت از اقلیتهای غیر فارس یا تقسیم ایران به پنج کشور کوچک و ضعیف

4-     براندازی حکومت جمهوری اسلامی و نابود سازی کشور ایران

او با اتکاء به حمایتهای قدرتهای شیطانی دنیا و به خیال خام خود وعده فتح چند روزه ایران را داد. برژینسکی مشاور امنیت ملی رئیس جمهور وقت آمریکا 23 روز قبل از شروع جنگ د رمصاحبه با روزنامه السفیر لبنان گفته بود: «جنگ حداکثر ده روزو با پیروزی عراق پایان خواهد یافت.»

ارتشی که برای فتح چند روزه تمام ایران تجهیز و آماده شده بود واز حمایت آشکار حداقل 36 کشور قدرتمند برخوردار بود غیر از اشغال چند شهر کوچک مرزی و محاصره آبادان و سوسنگرد در یکماه اول جنگ نتوانست کار دیگری انجام دهد و زمین‌گیر شد.

صدام در ابتدای حمله دو گردان از نیروهای خود یعنی 600 نفر را مأمور اشغال خرمشهر کرده بود اما وقتی آنها نتوانستند کاری انجام دهند دو لشکر زبده که تعداد نفراتشان 5400 نفر بود، مأمور این کار شدند.

اشغال یک شهر توسط دو لشکر که برخوردار از انواع سلاحهای پیشرفته روز دنیا هستند کاری ساده است.

به خصوص که مدافعان آن یعنی حدود هشتصد نفر از رزمندگان ارتشی، پاسدار، خواهران و برادران بسیجی و پاسداران کمیته انقلاب اسلامی سابق، با کمترین و ابتدائی‌ترین سلاحها مانند تفنگ، آرپی‌جی 7 و کوکتل مولوتوف از این شهر حفاظت کنند. اما این اصل در جایی کارساز است که عنصر ایمان به خدا، عشق به وطن و فرهنگ ایثار و مردانگی جبهه حضور نداشته باشد.

دو لشکر و دو گردان از نیروهای عراقی که از طریق هوا و توپخانه‌های دوربرد مورد حمایت بودند، در برابر تعداد اندکی از مدافعان شهر که مورد بی‌مهری برخی مسئولین کشور از جمله رئیس جمهور وقت ایران، بنی‌صدر خائن و  فرمانده کل نیروهای مسلح، نمی‌توانند کاری انجام دهند و پس از گذشت روزهای متوالی همچنان خرمشهر در دست مدافعان شهر می‌ماند. صدام که قول فتح چند روزه تهران را داده است حالا چند هفته‌ای است پشت دروازه‌های خرمشهر زمین‌گیر شده. او به ناچار یک لشکر دیگر هم وارد جبهه خرمشهر کرد. 

مهاجمان عراقی با شدت تمام شهر را می‌کوبیدند، آتش توپخانه، تانک و بمبهایی که از هواپیماهای عراقی بر روی شهر می‌ریخت، بی‌وقفه ادامه داشت. فریادهای مدافعان شهر در کمک خواستن هم به جایی نمی‌رسید. رفته رفته رزمندگانی که در خرمشهر مشغول دفاع مردانه بودند به شهادت می‌رسیدند، مجروح می‌شدند و یا به اسارت دشمن در می‌آمدند. تمام نامردان خارجی و داخلی دست به دست هم می‌دهند تا با قربانی کردن صدها نفراز اسطوره‌های این ملت در قربانگاه خرمشهر، تلخ‌ترین روز تاریخ معاصر ایران را رقم بزنند، خرمشهر پس از 34 روز مقاومت مردانه در مقابل هزاران نفر از مهاجمان عراقی و غیر عراقی سرانجام در سوم آبان 1359 سقوط کرد و حزن و اندوه این شکست نابرابر در سینه‌های تک‌تک ایرانیان ماند تا در سوم خرداد 1361 فرزندان قهرمان این ملت با انجام عملیات غرور آفرین بیت المقدس و پس از 25 روز نبرد با مهاجمان عراق با کشتن 000/16 نفر از آنها و به اسارت گرفتن 000/19 نفر، بار دیگر خرمشهر را به آغوش میهن اسلامی بازگردانند. روزی که خرمشهر سقوط کرد تنها حدود 150 نفر نیرو از مدافعان شهر باقیمانده و بقیه به شهادت رسیده بودند. این 150 نفر هم با دست خالی در مقابل هزاران نیروی نظامی و 200 دستگاه تانک تا آخرین نفس مردانه جنگیدند.

بخشی از نامه دریابان علی شمخانی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح که آن موقع فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  استان خوزستان بود، شاید قدری از وضعیت آن زمان را روشن کند. ایشان در بخشی از نامه خود خطاب به مسئولین و به خصوص بنی صدر خائن این چنین می‌نویسد:

«... مسولین، مسلمین به دادمابرسید. این چه سازمان رسمی شناخته شده ایی است که اسلحه انفرادی ندارد؟ ... از150پاسدارخرمشهرتنها30 نفرباقی مانده ... مامی توانیم با30 خمپاره خونین شهر رابرای 30 ماه نگه داریم و امروز 30تفنگ نداریم ....»

وقتی عراقی‌ها وارد خرمشهر شدند، دست به غارت شهر زدند.

5000 خودرو خارجی از گمرک خرمشهر.

 15000  یخچال از خانه‌های مردم.

 000/700 تن کالاهای موجود در انبارهای بندر خرمشهر.

 و هر آنچه از اموال مردم در این شهر بود، همه را به یغما بردند.

 بعد از غارت شهر به دستور سرتیپ احمد زیدان فرمانده اشغالگران خرمشهر، با 300 تن مواد منفجره تمام خانه‌‌های شهر را ویران کردند.

سربازان عراقی پس از ورود به شهرهای اشغالی دست به غارت اموال مردم میزدند. کشتار غیر نظامیان، تجاوز به زنان و دختران، زنده به گورکردن آنها و … نمونه‌هایی از توحش اشغالگران بود.  

تغییرشرایط به نفع ایران

9 ماه از جنگ سپری شده بود و ماهیت پلید بنی‌صدر که از قبل برای امام (ره) شناخته شده بود؛ با خیانتها و بی‌لیاقتی‌های او برای سایر مسئولین و مردم نیز شناخته شد. وقتی امام (ره) مطمئن شد مردم ماهیت واقعی بنی‌صدر را شناخته‌اند، او را از فرماندهی نیروهای مسلح عزل کرد. بعد از آن نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به دلیل خیانت و بی‌لیاقتی او را از مقام ریاست جمهوری برکنار کردند.

با این اتفاق فضای کشور و جبهه‌ها شور و اشتیاق خیلی زیادی به خود گرفت. فرماندهان دلسوز و مومن که به دستور بنی‌صدر از ارتش اخراج شده بودند مثل سرلشکر شهید علی صیاد شیرازی به ارتش بازگشتند و همراه نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای داوطلب بسیجی شروع به بازپس گرفتن شهرهای اشغال شده از دست اشغالگران عراقی کردند.

منبع: کتاب زنگ تاریخ تألیف علی اکبر رئیسی

از بزرگترین شرکتهای صادرکننده جنگ افزار و تسلیحات شیمیایی به عراق می توان از شرکت «پتروبراس» به مدیریت فروش بین المللی آقای «کارلوس سانتانا» اشاره نمود.

در اواخر سال۱۹۷۶ هیأت عراقی به دو شرکت انگلیسی تولید صنایع شیمایی (ici) به نامهای «بابکاک » و «ویلکاکس » مراجعه و درخواست دایرنمودن کارخانه تولید عوامل شیمیایی ولی با پوشش حشره کشهای: آمیتون، دمنون، پارااکسان و پارایتون را نمود که اطلاعات چگونگی توافقات و انجام تعهدات به دلیل محرمانه بودن پرونده بایگانی شده است.

هیأت عراقی به دو شرکت بزرگ تولید مواد شیمیایی به نامهای مونته دیسون و تکنی پترول "TP8MD" جهت تولید گاز فلج کننده اعصاب مراجعه کردند که نام آن شرکتها ورد زبان روزنامه نگاران گردید و کمیته روابط سیاسی خارجه آمریکا در زمره فروشندگان سلاحهای شیمیایی به عراق به ثبت رسیده است. همچنین آن دو شرکت از سال۱۹۷۷ در تولید سلاحهای شیمیایی مستقیما ً نقش داشتند که اسامی و نقش آنها در برنامه جام جهان نمای بنگاه دولتی بی بی سی در ۲۷ اکتبر ۱۹۸۶ (۱۳۶۴) با عنوان راز سامره و دیگر منابع آمده است.

نقش آمریکا در دهه هفتاد در تجهیز عراق به سلاحهای مخرب شیمیایی عیان تر می شود. به نحوی که از سال۱۹۷۷ (۱۳۵۶) تا نیمه سال ۱۹۸۳ (۱۹۶۱) عراق از طریق دلال بزرگ دیگر تسلیحات نظیر آقای «الحداد» عرب تباری با شناسنامه آمریکایی که به کمک دلال معروف آمریکا «دلول» فلسطینی تبار آمده بود توانست مواد اصلی تولید گاز سمی سارین یعنی «دی متیل فسفونات» را به دست آورد. همچنین دلال دیگر آقای دکتر العانی از شرکت بازرگانی هلندی «ک.بی.اس » پانصد تن مواد ترکیب گاز خردل و از شاخه بلژیکی شرکت «نفت فیلیپس» نیز از همین مواد خریداری و به بغداد ارسال کرد (با پوشش مؤسسه دولتی تولید آفت کش عراق یا سپ).

شرکتهای آلمانی «هی برگ »، «کارل کولب»، «پروساگ» و... عمده ترین قسمتهای فنی و تجهیزاتی کارخانجات «سامره» را ساخته و بانظارت مهندسان و کارشناسان خبره آنان راه اندازی گردید و بیست ودو نفر هم از مهندسان شوروی و تعدادی از متخصصان فرانسوی نیز با آنان همکاری داشتند. گاز خردل (ایپریت) نخستین محصول کارخانجات افسانه ای سامره در سال ۱۹۸۳ حاصل این همکاریهای شیطانی بود که عراق در عملیات خیبر با حضور وزیر خارجه آمریکا در بغداد بر علیه رزمندگان ایران آن را به کار گرفت و آمریکاییان به قصد نزدیکی بیشتر عراق به آمریکا بر این جنایات چشم پوشیدند. از این پس جنایات عراق با تشویق آمریکا و سکوت مجامع بین المللی سال به سال فزون تر گشته از انواع عوامل کشنده به کار گرفت. برای مثال بعد از گاز ایپریت از گازهای خفه کننده، اعصاب (ابتدا تا بون و سپس سارین) و عوامل مؤثر بر خون (هیدرونیدسیانید) به کمک کارشناسان کشورهای مختلف تولیدو بر علیه نیروهای ایران استفاده نمود.

در پایان مبحث چگونگی دستیابی و تجهیز عراق به مخوف ترین تسلیحات انهدام جمعی به نام آشنای دیگری که از دلالان بنام جهانی است برمی خوریم و آن کسی جز «کارلوس آرکا دوین» شیلیایی نمی باشد که در جریان سوداگری مرگ با عراق همکاری نزدیکی داشته است و نیز در سال۱۹۸۵ (۱۳۶۳) بیش از ۱۵۰ شرکت آلمانی در بغداد در این سوداگری دفاتر بازرگانی داشته اند!

بدین ترتیب رهبران جنایت پیشه عراق با ایجاد سلسله کارخانجات اسرارآمیز مجهز به عظیم ترین و پیشرفته ترین صنایع تولید عوامل مختلف شیمیایی شده و با تولید و ذخیره فراوان، بی سی با آن عوامل را بر علیه ایران استفاده و ننگ و ذلت ابدی را برای خود در تاریخ به یادگار گذاشتند. حمایتهای بی دریغ آمریکا و غرب از صدام نه تنها سبب شهادت و مجروحیت دهها هزار نفر از ایرانیان گشت بلکه باعث حمله بی رحمانه عراق به مردم مسلمان حلبچه و کشتا ر بیش از پنج هزار نفر از کودکان، زنان و سالخوردگان گردید و این جنایت هولناک در پی بی توجهی و بی تفاوتی سازمانهای بین المللی و آمریکا جهان غرب در حمله ددمنشانه عراق به مردم بیگناه سردشت در تاریخ هفتم تیرماه ۱۳۶۶ می باشد که باعث شهادت و مصدومیت صدها نفر از هموطنان مرزنشین و غیرسردشتی گردید.

در پایان برای نمونه از صدها اعتراف روزنامه نگاران، شخصیتها و محققین غربی در خصوص این تعامل و همکاریهای جهان غرب در همکاری با عراق به نوشته آقای «پلیپ هیرو» روزنامه نگار سرشناس هفته نامه آبزرور انگلیسی در روز ۱۲ شهریور ۱۳۸۱ بسنده می کنم.

آقای هیرو در مقاله ای فاش کرد آمریکا در سال۱۹۸۸ می دانست که بغداد از سلاحهای شیمیایی علیه کردها استفاده می کند ولی ۱۴سال سکوت مصلحتی نمود و سرانجام در هنگامی که منافع غرب در کویت به خطر افتاد موضع گیری کرد.

وی همچنین به خاطرات سرهنگ «ریک فرانکونا» از آژانس امنیت دفاعی آمریکا استناد می کند و می نویسد: صدام از سال۱۹۸۳ تا ۱۹۸۸ حدود یکصدهزار واحد از انواع سلاحهای شیمیایی تولید کرد با آگاهی کامل رئیس جمهوری رونالد ریگان و آمریکا نه تنها مخالفت نکرد بلکه با ماهواره های جاسوسی و هواپیماهای تجسسی آواکس مستقر در عربستان اطلاعات محرمانه نظامی ایران را در اختیار عراق قرار می داد...

در این مجال اندک فرصت کافی و مناسب برای شکافتن عمیق موضوع و بازگویی وقایع دخالت آمریکا و همدستان آن در استفاده سلاحهای کشتار جمعی و ممنوعه نیست و این را در کتابی که در دست انتشار دارد به صورت مشروح و مستدل در اختیار محققان قرار خواهد داد.

محمدباقر نیکخواه

منبع: روزنامه ایران

با استقرار رژیم بعثی کودتا در عراق به رهبری حسن البکر و نظریه پردازی میشل عفلق در سال۱۹۶۸م و الگو قراردادن سازمانهای ارتشهای بلوک شرق در سازمان ارتش عراق و به تبع آن پیروی از الزامات نظام بلوک شرق در دستیابی به جنگ افزارهای شیمیایی نیز در دستور کار ارتش عراق قرار گرفته و تلاشهای بی وقفه ای در نیل به این مهم صورت گرفت.

در مطالعه و بررسی سابقه پرونده شیمیایی عراق اولین خبر رسمی مربوط است به خبر مورخ ۲۸آوریل۱۹۷۴ مطابق (۱۳۵۳‎/۲‎/۸ش) روزنامه انگلیسی «ساندی تایمز» در خصوص نگرانی کردهای شمال عراق از قصد نظامیان آن کشور به استفاده از سلاحهای شیمیایی که به نقل از منابع اطلاعاتی ونظامیان کرد ارتش عراق منتشر گردید در این خبر تصریح شده بود که عراق به دو عامل خطرناک خردل وطاعون مسلح می باشد و در پادگانهای «التاجی» در غرب بغداد و کرکوک و موصل مواد و عوامل شیمیایی مزبور را ذخیره و آموزشهای لازم رانیز به نظامیان خود تعلیم داده است ومردم کرد عراق نیز مشغول آموزشهای دفاعی و تهیه ماسکهای ضدگاز می باشند.

خبر فوق را می توان مبنای دستیابی رژیم عراق به سلاحهای شیمیایی به شمار آرود.

عراق از اواخر دهه هشتاد میلادی با کمک مستقیم کارشناسان و دانشمندان شوروی سابق و یوگسلاوی، آمریکا، آرژانتین، برزیل، اسپانیا، هلند، ایتالیا، مصر، آلمان، فرانسه و چندکشور دیگر مبادرت به خرید مواد و تجهیزات تولید در کنار خرید مستقیم عوامل مخرب شیمیایی نمود و به تدریج کارخانجات تولید این عوامل را در «عکاشه»، «القائم»، «سلمان پاک» ، «اتاجی»، «القلوجه» با عناوین پوششی فریبنده دایر و سرانجام مخوفترین کارخانجات اسرارآمیز سامره را ایجاد می کند و با تولید گازهای تاولزا آغاز و با دستیابی به دانش پیچیده تر، گازهای بس خطرناک سری اعصاب و عوامل مؤثر برخون (سیانور) را در مقیاسی انبوه با نظارت کارشناسان غربی و مساعدت شرکتهای مختلف مستقیماً تولید و ذخیره و درکوران جنگ تحمیلی بر علیه ایران در سطحی گسترده به کار می گیرد تمام مراحل معامله، خرید، انتقال مواد اولیه وتولید عوامل شیمیایی تحت پوشش وعناوین فریبنده نظیر سموم دفع آفات کشاورزی، سموم حشره کشها، کودشیمیایی و با آگاهی کامل کشورها و شرکتهای غربی از مقاصد اصلی عراق صورت گرفته است.

در این راستا در دوم نوامبر۱۹۷۴ (۱۳۵۳)، «عزت الدوری» عضو شورای فرماندهی عراق و وزیر کشاورزی نخستین قرارداد احداث آزمایشگاه باکتری شناسی در عراق را بامؤسسه «مریو» در پاریس امضا کرد.

در سال۱۹۷۵ عزت الدوری مأموریت خرید و دایر نمودن کارخانه گاز سمی از آمریکا را برعهده گرفت زیرا عدنان خیرالله وزیر دفاع عراق عقیده داشت «سلاح شیمیایی قدرت نیروهای نظامی را چندبرابر می کند» لذا دستور خرید وتولید گازهای خردل، تابن و سارین را صادر کرد.

در سال۱۹۷۶ عدنان حمدانی وزیر برنامه و بودجه عراق در برنامه پنجم سال۸۰ـ۱۹۷۶ تولید تسلیحات و سلاحهای شیمیایی را تحت عنوان توسعه امور کشاورزی در دستور کار قرار داد. لذا با استخدام پنج هزار تکنسین خارجی جهت راه اندازی آزمایشگاه عوامل شیمیایی و میکربی مبادرت به احداث کارخانجات محرمانه واسرارآمیز «سامره» نمود (تحت عنوان کارخانه حشره کش) با قابلیت تولید سالانه یک هزارتن ترکیبهای آلی فسفری که عناصر اصلی ترکیب و تولید گازهای فلج کننده اعصاب نظیر تابن وسارین بود. بدین ترتیب «الحمدانی» در اواخر سال۱۹۷۵از «عزت الدوری» خواست تا نسبت به خرید تجهیزات و مواد اولیه کارخانجات تولید گازهای سمی و کشنده اقدام نماید (به دستورمستقیم صدام حسین) بدین منظور شرکت فرانسوی «ناسه» Nace که در آمریکا نمایندگی داشت به شرکت آمریکایی «فادلر»Fadler در نیویورک مراجعه و آن شرکت نیزبا اعزام دو مهندس شیمی به سامره موافقت کرد به نامهای جوزف ام کالوتا «و موریس گروور» جهت مشارکت دررسواترین حادثه شیمیایی جهان روز ۲۷ ژانویه ۱۹۷۶ ژاک شیراک دوست شخصی و معتمد صدام برای یک دیدار خصوصی سه روزه عازم بغداد شد. او دردهلی نو به هنگام عزیمت به بغداد به خبرنگاران گفت: «صرفاً برای ادای احترام به دوستش صدام حسین به بغداد می رود». صدام از نخست وزیر فرانسه همانند یک رئیس جمهور استقبال کرد و در کنارش نشست وفهرست تفصیلی نیازهای تسلیحاتی اش را به او عرضه داشت. او نیز به آقای «امون بار» وزیر تجارت خارجی که نقش کلیدی در تجارت تسلیحاتی و شیمیایی با عراق ایفا نمود دستور همه نوع همکاری را صادرنمود .خبرنگار «لوموند» که همراه شیراک بود ارزش قراردادهای تسلیحاتی را میلیاردها دلار اعلام نمود واز همین نقطه وامضای این قرارداد پای فرانسه به مشارکت در جنایات بیشمار عراق در طول جنگ تحمیلی بر علیه ایران گشوده و بغداد هم پیمان تأمین کننده تسلیحات عراق درآمد.

شیراک در بازگشت به فرانسه مقامهای نیروی هوایی را از توافقات خود در مورد واگذاری جنگنده های میراژ F7 که هنوز در نیروی هوایی فرانسه به کار گرفته نشده بود آگاه ساخت وآنها از این اقدام شیراک به حیرت افتادند.

از مشهورترین دلالان و کارشناسان عراق در خرید جنگ افزارهای مدرن وتسلیحات شیمیایی از غرب آثار «رفری دلول» فلسطینی تبار آواره مقیم لندن، مشاور نظامی، جادوگر صنایع نظامی فرانسه آقای «مارسل داسو» از صاحب منصبان نیروی هوایی فرانسه و یکی از مهره های عمده و با نفوذ فروش تسلیحات با زیر فشار قراردادن مقامات فرانسوی به عراق می باشد. همچنین همکاری های دستورات مستقیم شخص ژاک شیراک و سپس فرانسوا میتران و نیز رئیس سازمان جاسوسی فرانسه «الکساندر مارشت» در فروش جنگ افزارهای پیشرفته و تسلیحات شیمیایی به عراق بسیار مؤثر بوده اند. بدین ترتیب بزرگترین شرکتها وصنایع تسلیحاتی فرانسه نظیر «تامسون سی.اس.اف» ، «آلکاتل» ، «ماترا» ، «پترو براس» و... طرف رجوع و معامله این دلال معروف بوده اند که میلیاردها دلار تسلیحات منجمله مواد و جنگ افزارهای شیمیایی را برای عراق معامله کرد وی علاوه بر فرانسه نقش مهمی را در هدایت عراق به سوی دیگر کشورهایی که مایل به فروش تسلیحات بودند ایفا نمود به نحوی که معاملات کلانی را با کشورهای یوگسلاوی، برزیل، آرژانتین ، کشورهای جنوب اروپا و... برای عراق انجام داده و فن آوری نظامی و تجهیزات همطراز شوروی سابق و غرب را با قیمتی ارزان تر از آن کشورها خریداری کرد و علاوه بر ارزانی قیمتها، از قید و شرطهای سیاسی نیز آزاد ومحدودیتهای آنها را نداشتند.

‌١ـ در اوایل سال ‌١٣٦٠ مطبوعات کویت گزارش دادند که کویت و عربستان قرار است یک وام شش میلیارد دلاری در اختیار عراق قرار دهند. سهم کویت از این مبلغ، دو و سهم عربستان چهار میلیارد دلار تعیین شده بود.

‌٢ـ هفت ماه پس از اعطای وام نخست کویت به عراق، در تاریخ ‌١٩/٨/١٣٦٠ گزارشی مبنی بر واگذاری یک اعتبار ‌٧/٤ میلیون دلاری از سوی کویت به دولت عراق منتشر شد.

‌٣ـ در تاریخ ‌٩/١/١٣٦٥ نیز واحد مرکزی خبر در تهران گزارش داد که دولت کویت در ادامه حمایت مالی‌اش از عراق، وامی به مبلغ هشت میلیون و ‌٩٠٠ هزار دینار کویتی به عراق خواهد پرداخت.

‌٤ـ کویت و عربستان توافق کردند که از سال ‌١٩٨٢ عایدات صدور نفت از منطقه‌ی بی طرف (روزانه ‌٣٠٠ الی ‌٣٥٠ هزار بشکه) به حساب عراق ریخته شود. این توافقنامه تا سال ‌١٩٨٦ اعتبار داشت و عراق درصدد تمدید آن برای یکسال دیگر بود.(‌٢) کمکهای اردن به عراق در طول جنگ تحمیلی اردن که از پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابطه حسنه‌ای با ایران نداشت، روابط بسیار نزدیکی با عراق برقرار کرده بود. پس از کنفرانس سران کشورهای عربی در بغداد و تونس، روابط بین عراق و اردن روز به روز نزدیکتر و عمیق‌تر شد؛ تا آنجا که ملک حسین صراحتا به نفع عراق و علیه ایران موضع‌گیری کرده و با کمکهای سیاسی، اقتصادی و نظامی فراوان‌اش از جمله اعطای وامهای چند میلیون دلاری به عراق، حمایت و پشتیبانی‌اش را از این کشور اعلام کرد. در طول جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، تنها سیستم حمل و نقل به عراق از طریق اردن صورت می‌گرفت. در این چهارچوب شبکه‌ی حمل و نقل وسیعی بین دو کشور ایجاد شد و بندر عقبه این کشور برای حمل و نقل سلاح و تجهیزات نظامی سبک و سنگین در اختیار عراق قرار گرفت. به علاوه ملک حسین که نطامیان اردن را برای سرکوبی مردم مسلمان ایران به عراق گسیل داشته بود، در نطقی اظهار داشته بود: ”اگر ضرورت ایجاب کند نیروهای بیشتری را به عراق اعزام خواهیم کرد.“ بی شک تنها توجه به گوشه‌هایی از اظهارات ملک حسین در جریان برگزاری جلسه‌ی عادی کابینه‌ی اردن در تاریخ ‌٢/١/١٣٥٩ (‌١٩٨٠) موضع آن کشور را در قبال جنگ در حال وقوع بین ایران و عراق، نشان می‌داد: ”وظیفه‌ی اعراب است که برای وحدت خود و جلوگیری از سرایت خطرات، هرکجا که باشد همکاری کنند، ما وظیفه داریم که جهان اسلام را آرام و قرین همبستگی داشته باشیم؛ ما به عنوان کشوری عربی نباید اجازه دهیم هیچگونه تجاوزی از هر مصدر که باشد به هیچ جزیی از خاک عراق صورت گیرد.“ (‌٤) در مجموع بسیاری از آمارها و گزارشها در خصوص حمایت جهان عرب و برخی از کشورها از جمله کویت، عربستان و اردن از عراق در جریان جنگ تحمیلی علیه ایران، به روشنی نشانگر آن است که عراق از جنبه‌های چشمگیر نظامی و اقتصادی از حمایت بی‌دریغ بسیاری از این کشورها، بهره‌مند بوده است. یادآور می‌شود که در کنار حمایت‌های مالی و نظامی که این کشورها از عراق داشتند؛ حمایت‌های بسیار سیاسی نیز در ارگانهای بین‌المللی و همچنین از نظر تبلیغاتی دولت‌های عرب از عراق صورت می‌دادند که خود نیازمند یک بررسی مستقل و مجزا می‌باشد.همچنین تعدادی از کشورهای منطقه‌یی نیز حضور مستقیم در جنگ داشتند و با اعزام نیروهای خود به عراق رژیم بعثی را در مقابل ایران حمایت می‌کردند به گونه‌ای که با گذشت بیش از یک دهه از پایان جنگ، چند روز پیش حسنی‌ مبارک، رییس جمهور مصر اعتراف کرد که ‌١٨ هزار سرباز مصری در کنار بعثی‌ها در مقابل ایران می‌جنگیدند.

منابع:

1-     درودیان، محمد، پایان جنگ: سیری در جنگ ایران و عراق، تهران: انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ‌١٣٨٠، صفحات ‌٣١، ‌٣٢.

2-      رودباری، سواء فیلی، کتاب سبز کویت، تهران: وزارت امور خارجه، ‌١٣٧٥ صفحات ‌١٦٢ و ‌١٦٣

3-     مناقبتی، محمدرضا: کتاب سبز اردن، تهران: وزارت امور خارجه، ‌١٣٧٥، صفحات ‌٨٧ و ‌٨٨

4-      سایت اینترنتی خبرگزاری دانشجویان ایران(تاریخ: ‌٢٤/٠٦/١٣٨٢، ساعت: ‌٤:10:41)

این واقعیت که کمکهای تسلیحاتی و اطلاعاتی کشورهای عربی به عراق در جریان جنگ تحمیلی علیه ایران اگر از کمکهای نظامی کشورهای غربی و اروپایی بیشتر نبوده کمتر هم نبوده است، بر هیچ کس پوشیده نیست.

بسیاری از کشورهای عربی با استفاده از برخی تعبیرها و تفسیرها از جمله اظهارنظر ملک حسین، شاه سابق اردن در سال ‌١٩٨٠ میلادی که گفته بود، ”عراق کشور عربی و برادر ماست که نباید مورد هیچ‌گونه تهدید خارجی قرار گیرد و یا آسیبی از هر منبع که باشد به آن برسد“ و همچنین اعمال فشارهای سیاسی و نظامی از سوی آمریکا، سیل کمکهای نظامی‌شان را به عراق در طی هشت سال جنگ علیه ایران سرازیر می‌کردند.

بی شک بررسی میزان این کمکها و پرداختن به آمار و ارقام موجود در این زمینه از واقعیتهای تلخی پرده بر می‌دارد که گذشته از هر چیز میزان اعمال نفود و فشار آمریکا بر کشورهای عربی را به خوبی نشان می‌دهد. با توجه بر فرا رسیدن آغاز هفته‌ی دفاع مقدس و سالروز آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، (‌٣١ شهریور ‌١٣٥٩ ـ ‌١٩٨٠) پرداختن به منظری جدید در خصوص عوامل پشت پرده این جنگ، از جمله حضور قدرتمند نظامی و مالی جهان عرب در پشت عراق در قالب ارسال کمکهای نظامی و همچنین فروش تسلیحات پیشرفته‌ی نظامی و همچنین کمک‌های مالی به این کشور، بیش از پیش عدم وجود توازن نظامی در این جنگ و نابرابری تسلیحاتی موجود میان عراق و ایران را به روشنی نمایان می‌سازد.

کمکهای کویت و عربستان به عراق کشورهای عربی به ویژه کویت و عربستان با ارسال کمک‌های مالی و نظامی شان به عراق بخشی از هزینه‌های این کشور را در دوران جنگ تحمیلی علیه ایران متحمل می‌شدند. برابر گزارش محرمانه‌ای که در آن مقطع زمانی منتشر شد، دو کشور یاد شده در مجموع ‌٢٥ تا ‌٥٠ میلیارد دلار را به صورت قرض یا وام بلاعوض در اختیار عراق قرار دادند.

بعدها، پس از بروز اختلاف میان عراق و کویت و اظهارات مقامهای عراقی مبنی بر ”جنگ با ایران به تنهایی“،ابوغزاله، معاون اسبق رییس جمهور و وزیر دفاع مصر، ادعای عراق را به عنوان یک دروغ بزرگ تعبیر کرد و گفت: ”تنها کویت و عربستان بیش از ‌٦٠ میلیارد دلار به عراق کمک کردند.“ فهد پادشاه عربستان نیز در سخنانی اظهار کرده بود، ”اگر عراق می‌گوید افرادش را فدا کرده است، ما نیز با پول، سلاحهای پیشرفته و همکاری بین‌المللی در این فداکاری(!) سهیم بوده‌ایم“ (‌١). وی اقدامات رهبری عراق را نشان ناسپاسی نسبت به حمایتهای نظامی عربستان ذکر کرد.

هم زمان، ”شیخ الصباح“ سفیر کویت در واشنگتن نیز در پاسخ به اظهارات عراقی‌ها گفته بود : ”کویت ‌١٤ میلیارد دلار کمکهای نقدی و بیش از ‌١٦ میلیارد دلار از طریق کمکهای خدماتی و غیره به ماشین جنگی عراق مساعدت کرده است ؛ کویت در زمان جنگ بیش از نیاز نفت صادر می‌کرد تا به صدام در جنگ کمک کند.“ بعدها کویتی‌ها اذعان داشتند، افزون بر کمکهای مالی، پایگاه نیروهای هوایی در اختیار عراق قرار دادند که همین امر به عراقی‌ها برای حمله به جزیره‌ی خارک، پایانه‌های نفتی ایران و نفت‌کش‌ها کمک شایانی کرده بود. عراقی‌ها تجهیزات و مواد خامی را که برای حملات نظامی به ایران نیاز داشتند؛ از ‌٢٠٠ شرکت در ‌٢١ کشور جهان به دست می‌آوردند. غربی‌ها در نظر داشتند با کمک به عراق از برتری نظامی ایران و تغییر موازنه به سود آن جلوگیری کنند.

در نتیجه، این کمک‌ها همراه با حمایتهای مالی کشورهای عرب حاشیه‌ی خلیج فارس به ویژه عربستان و کویت، قدرت زمینی عراقی‌ها را بهبود بخشید و آنها توانستند با تکیه بر سلاحهای فرانسوی و روسی توان هوایی‌شان را افزایش دهند. (2) نگاهی به وامها و کمکهای اقتصادی خارجی دولت کویت به عراق در طی سالهای جنگ نشان می‌دهد که کویت یکی از عمده‌ترین وام‌دهندگان به عراق بوده است. کارشناسان هزینه‌ی جنگی عراق را ماهانه بین ‌٦٠٠ میلیون تا یک میلیارد دلار برآورد می‌کردند؛ در حالی که ارز حاصل از صدور روزانه ‌٨٩٣/١میلیون بشکه نفت به قیمت متوسط ‌١٢ دلار برای هر شبکه در سالهای پایانی جنگ، رقمی در حدود ‌٦٨١ میلیون دلار در ماه بود و این حتی تکافوی هزینه جنگی عراق را نمی‌کرد. از این جهت مشارکت کشورهای عربی به ویژه کویت و عربستان در جنگ تحمیلی و حمایت از عراق به خوبی آشکار می‌شود.

منابع:

1-     درودیان، محمد، پایان جنگ: سیری در جنگ ایران و عراق، تهران: انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ‌١٣٨٠، صفحات ‌٣١، ‌٣٢.

2-      رودباری، سواء فیلی، کتاب سبز کویت، تهران: وزارت امور خارجه، ‌١٣٧٥ صفحات ‌١٦٢ و ‌١٦٣

3-     مناقبتی، محمدرضا: کتاب سبز اردن، تهران: وزارت امور خارجه، ‌١٣٧٥، صفحات ‌٨٧ و ‌٨٨

4-      سایت اینترنتی خبرگزاری دانشجویان ایران(تاریخ: ‌٢٤/٠٦/١٣٨٢، ساعت: ‌٤:10:41)

حضور مقتدرانه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس از روز اول جنگ امکان کوچکترین حرکت را از نیروی دریایی دشمن سلب کرده بود.انجام عملیات مروارید از سوی رزمندگان ناوچه پیکان کافی بود تا صدام هیچگاه به خود اجازه ندهد در خلیج فارس دست به جنگ دریایی بزند.

در این عملیات جسورانه ناوچه پیکان از نیروی دریایی ایران با حمله به عمق آبهای عراق و تصرف و انهدام دو سکوی مهم البکر و الامیه و به غنیمت گرفتن تمام تجهیزات موجود در آن اسکله‌ها و سرنگون کردن 13 هواپیمای جنگی و 4 فروند ناوچه و تعدادی از شناورهای جنگی عراق، درسی فراموش نشدنی به دشمنان ایران داد،  که تا همیشه تاریخ هیچ کس حتی فکر حمله به مرزهای آبی ایران را نکند. هر چند در راه بازگشت این ناوچه مورد اصابت موشک‌های دوربرد  عراق قرار می‌گیرد و تعدادی از رزمندگان اسلام به شهادت می‌رسند.

با کمکهای فراوانی که متحدان صدام در اختیار او قرار می‌دهند از قبیل: در اختیار گذاشتن پایگاه و آسمان کشورهای عربی برای حملات هوایی علیه ایران . دادن بالگردهای سوپرفرلون فرانسوی که قدرت فوق العاده‌ای در جنگ دریایی دارند، هواپیماهای سوپر اتاندارد که مجهز به موشکهای اگزوسه هستند و کمکهای دیگر، عراق قادر نمی‌شود هیچ حرکتی را در خلیج فارس انجام دهد. سرانجام در سال 1366 آمریکا به همراه متحدانش که در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) گرد هم آمده‌اند مثل کشورهای انگلیس، فرانسه، هلند، بلژیک و سایر کشورهای اروپای غربی به همراه شوروی سابق تصمیم می‌گیرند با اعزام ناوهای هواپیمابر و ناوهای جنگی و اعزام نیروهای نظامی به خلیج فارس، ایران را وادار به تسلیم کنند. با این اقدام دنیای استکبار، جبهه‌ایی دیگر به وسعت دهها کیلومتر از بندر جاسک در دریای عمان تا خور عبدالله در انتهای خلیج فارس بر علیه ایران گشوده می‌شود.

آمریکائی‌ها موقعیت را برای انتقام گرفتن از ایران به خاطر تحقیر آن کشور در به گروگان گرفتن و بازداشت جاسوس‌های آمریکایی در تهران مناسب می‌بینند. کشورهای عربی خلیج فارس که با حمایتهای بی‌دریغ خود از عراق، در واقع با ایران در حالت جنگ قرار دارند، نگران حملات ایران هستند. کویت پرچم ملی خود را از روی کشتی‌ها ی نفتکش ‌برمی‌دارد و پرچم آمریکا را روی آنها نصب می‌‌‌کند تا مانع از حمله ایران شود. ایران اعلام می‌‌‌کند اگر در حمله به کشتی‌های عربی تردید کند در حمله به کشتی‌های آمریکایی تردیدی نخواهد کرد.

همه دنیای زور و ستم جمع شده‌اند تا با جلوگیری از صادرات نفت ایران و ممانعت از واردات کالاهای مورد نیاز مردم محاصره اقتصادی و نظامی ایران را تکمیل و مانع از پیروزی ایران شوند. سرانجام اتحاد شوم شیاطین دنیا در خلیج فارس دست به کار می‌شوند و با 50 فروند ناو هواپیمابر، ناوچه موشک انداز ناوشکن رزمنا و نبرد ناو و با استفاده از 000/7 هزار نیروی نظامی غربی که در این ناو‌ها حضور دارند و با به کارگیری 90 فروند هواپیمای جنگی فوق مدرن علاوه بر 000/800 نیروی نظامی عراقی و عربی و 610 هواپیمای جنگی عراق در مقابل 200 هواپیمای جنگی و 000/655 نیروی نظامی ایران شروع به ایجاد مزاحمت برای ایران می‌کنند. در این شرایط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با قایق‌های انفجاری بدون سرنشین و قایق‌های تندرو و زیردریایی کوچک ساخت سپاه به یاری همرزمان ارتشی خود می‌شتابد و با همکاری یکدیگر مانور شهادت را در قسمت وسیعی از خلیج فارس به اجرامی‌گذارند و از ورود کشتی‌های خارجی به این قسمت خلیج فارس جلوگیری می‌کنند. کشتی‌های خارجی با مشاهده حالت جنگی در خلیج فارس، حاضر نمی‌شوند در بنادر کشورهای عربی نفت بارگیری ‌کنند. نماینده ایران در سازمان ملل متحد اعلام می‌‌‌کند اگر خلیج فارس و تنگه هرمز برای ایران ناامن شود، ایران این آبراه بین‌المللی را برای تمام دنیا ناامن خواهد کرد. و از سازمانهای بین المللی می‌خواهد جلو تشنج آفرینی را در خلیج فارس بگیرند.

بعد از این ایران طبق قوانین بین المللی کشتی‌هایی را که از تنگه هرمز عبور می‌کنند مورد بازرسی قرار می‌دهد تا اگر سلاح برای عراق حمل می‌کنند، از این کار جلوگیری ‌‌‌کند. مزاحمت‌های نیروهای خارجی مستقر در خلیج فارس و دریای عمان شدت می‌گیرد. جنگ نفتکش‌ها با حمله ایران به کشتی باری ایوان کارلیف روسیه که در حال اسکورت توسط چند رزمناو است، آغاز می‌شود. بعد از آن یک کشتی دیگر روسی به نام مارشال چخوف بامین برخورد می‌‌‌کندومنفجرمی‌شود. خلبانان عراقی که برای حمله به کشتی‌های ایرانی به آسمان خلیج فارس وارد شده‌اند با دستپاچگی و به اشتباه ناو استارک آمریکا را مورد هدف قرار می‌دهند و نابود می‌کنند. 

سرانجام آمریکائی‌ها وارد میدان می‌شوند وبا تبلیغات زیاد اعلام می‌کنند: دو کشتی سوپرتانکر بریجتون و حمل گاز پرنس را که متعلق به کویت است تا رسیدن به ساحل این کشور اسکورت می‌کنند. فرمان عملیات از کاخ سفید به پنتاگون در وزارت جنگ آمریکا صادر می‌شود. عملیات اسکورت از سواحل امارات عربی متحده به مقصد کویت آغاز می‌شود. تعدادی از خبرنگاران خبرگزاری‌های بین المللی هم در عرصه کشتی بریجتون حضور دارند و لحظه به لحظه خبر عملیات را با آب و تاب به دنیا مخابره می‌کنند. آنها از قدرت آمریکا و ناتوانی ایران! خبرها و تصاویر زیادی را به دنیا مخابره می‌کنند. به یکباره در 27 کیلومتری سواحل کویت کشتی بریجتون با مین برخورد می‌‌‌کند و از شدت انفجار تمام خبرنگاران و خدمه کشتی به همراه تعدادی از نظامیان و ملوانان کشتی‌های جنگی آمریکاکه در حال اسکورت هستند، به داخل آبهای خلیج فارس پرتاب می‌شوند. صحنه خنده داری پدید می‌آید. وقتی قدرت آمریکا شکست میخورد همه‌ی دوربین‌ها خاموش می‌شوند تا مبادا  یک ثانیه تصویر از این افتضاح به دنیا مخابره شود.

دوکشتی نفتکش کویتی دیگر که توسط ناوهای آمریکایی در تنگه هرمز اسکورت می‌شوند با مین برخورد می‌کنند.  با آسیب دیدن کشتی‌های کویتی «تکزاکو،بریجتون و بریجستون» و حمله موشکی ایران به بندر احمدی کویت و انهدام یک کشتی دیگر کویتی توسط قایق‌های تندروی سپاه، آمریکائی‌ها وادار به عکس العمل می‌شوند. آنها به یک کشتی باری ایرانی حمله می‌کنند و متعاقب آن مسئولان کشور عربستان به زایران ایرانی که در مکه مکرمه مراسم الهی برائت از مشرکان را انجام می‌دهند، حمله می‌کنند و تعدادی از هموطنان ما و مسلمانان کشورهای دیگر را به شهادت میرسانند. این اقدام اشتباه سعودی‌ها، چند سال باعث تیرگی و قطع روابط بین دو کشور می‌شود و برگ سیاهی در روابط ایران و همسایه جنوبی کشورمان باقی می‌گذارد. پس از این حملات، ایران به یک کشتی باری عربی به نام «ردالکبری» حمله می‌‌‌کند و آن را منهدم می‌سازد. بالگردهای آمریکایی به قایق‌های توپدار سپاه حمله می‌کنند که با آتش این قایق‌ها یکی از بالگردهای آمریکایی منهدم می‌شود. دراین حمله سه قایق ایرانی هم غرق می‌شوند و دو نفر از رزمندگان سپاه پاسداران به شهادت می‌رسند و شش نفر دیگر به اسارت نیروهای آمریکایی درمی‌آیند. آمریکائی‌ها فکر نمی‌کردند ایرانی‌ها تا این اندازه مقاومت نشان دهند و نقشه‌های آنان را ناکام کنند. آنها اعلام می‌کنند: «آمریکا خواستار درگیری رزمی با ایران نیست»

یک هفته پس از غرق سه قایق سپاه و شهادت دو نفر و اسارت شش نفر از رزمندگان اسلام، یک کشتی آمریکایی به نام «سانگاری» در سواحل کویت مورد حمله موشکی ایران قرار می‌گیرد و هجده نفر از نظامیان آمریکایی همراه فرمانده کشتی به هلاکت میرسند و کشتی هم نابود می‌شود.

آمریکا در جواب این حمله به سکوی نفتی رشادت ایران حمله می‌‌‌کند و رئیس جمهور آمریکا به دروغ اعلام می‌‌‌کند آمریکا یک سکوی نظامی ایران را مورد حمله قرار داده است و جالب اینکه پس از این حمله آنها اعلام می‌کنند این موضوع را تمام شده تلقی می‌کنیم (جنگ ایران و آمریکا در خلیج فارس). ایران با حمله موشکی به بندر احمدی کویت و انفجار نمایندگی هواپیمایی پان امریکن در شهر کویت جواب گستاخی‌های آمریکا و متحدانش را می‌دهد. جنگ نفتکش‌ها با سخنان وزیر خارجه آمریکا که اعلام می‌دارد: «به عهده دولت کویت است که تصمیم بگیرد به سومین موشک شلیک شده توسط ایران طی یک هفته پاسخ لازم را بدهد.» و با عقب نشینی آمریکا پایان می‌پذیرد و به تمام کشتی‌های خارجی دستور داده می‌شود از هر کاری که باعث تحریک نیروهای ایرانی شود خودداری کنند.

دور دوم جنگ‌های دریایی ایران و آمریکا در فروردین ماه 1367 شروع می‌شود. ناوچه جنگی ساموئل رابرتز آمریکا با مین برخورد می‌‌‌کند و حفره‌ای به قطر 8 متر در کف ناوچه ایجاد می‌شود. رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا به همراه جرج بوش معاون اول خود، فرانک کارلوچی وزیر دفاع (جدید)، جرج شولتز وزیر خارجه و ویلیام کراف رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا با تشکیل جلسه در کاخ سفید راه‌های مقابله با ایران را بررسی می‌کنند.

در ساعت 30/8 صبح 29 فرودین 1367 نیروی دریایی ایران به کارکنان شرکت نفت در سکوهای نفتی سلمان، نصر و مبارک اعلام می‌‌‌کند سکوها را ترک کنند. مهاجمان آمریکایی در اولین حمله خود و به این سکوها ناکام می‌مانند و با مقاومت نیروی دریایی ایران مجبور به عقب نشینی می‌شوند. مرحله دوم نبرد با به کارگیری سه رزم ناو، شش فروند هواپیما و چند فروند بالگرد آغاز می‌شود. نیروهای آمریکایی از فرمانده و ملوانان ناوچه جنگی جوشن ایران که به مقابله با تجاوز آنها رفته است، می‌خواهند که ناوچه را ترک کنند. فرمانده ناوچه جوشن اعلام می‌‌‌کند درصورت حمله از سوی آمریکائی‌ها، پاسخ آن را خواهد داد.

جنگی نابرابر آغاز می‌شود ناوچه جوشن در یک طرف قرارداد و سه رزمناووشش فروند هواپیما و چند فروند بالگرد آمریکا در طرف دیگر. نیروهای قهرمانان ناوچه جوشن 45 دقیقه در مقابل موشک‌های‌‌هاریون و 300  گلوله توپ شلیک شده از سوی ناوها و متجاوزان آمریکایی مقاومت می‌کنند و سرانجام این نبرد ناعادلانه با شهادت 11 نفر از رزمندگان ناوچه جوشن و زخمی شدن 33 نفر دیگر و غرق شدن ناوچه پایان می‌یابد. نیروهای آمریکایی سکوهای نفتی سلمان، نصر و مبارک را اشغال و به آتش می‌کشند و به سوی سکوهای نفتی دیگر ایران در جنوب خلیج فارس حرکت می‌کنند. ناوشکن‌های سهند و سبلان از طرف ایران مأموریت می‌یابند که جلو پیشروی نیروهای آمریکایی را بگیرند. درگیری دو ناوشکن ایرانی با ناوها، هواپیماها و بالگردهای آمریکایی چند ساعت به طول ‌می‌انجامد. آمریکائی‌ها مجبور به عقب نشینی می‌شوند. آنها به فاصله 120 کیلومتری ناوشکن‌های ایرانی عقب نشینی می‌کنند و با استفاده از موشک‌های لیزری از طریق ناوها و هواپیماهای فوق مدرن به ادامه نبرد می‌پردازند. در این حملات خساراتی به ناوشکن سبلان وارد می‌شود و آمریکائی‌ها با استفاده از برتری تکنولوژیکی خود، مانع از شکست در این جنگ می‌شوند. ساعاتی پس از این حملات قایق‌های توپدار سپاه به سکوهای نفتی اجاره ایی آمریکا در خلیج فارس حمله می‌‌‌کنند و آنها را به آتش می‌کشند. کشتی آمریکایی «ویلتی یاند» و کشتی انگلیسی به نام «یورک مارین» مورد حمله سپاه پاسداران قرار می‌گیرند و منهدم می‌شوند. پس از این حملات یک ناو لجستیکی انگلیس و یک بالگرد جنگی آمریکایی هم مورد حمله ایران قرار می‌گیرند و به آتش کشیده می‌شوند.

و بدین ترتیب قدرتهای بزرگ نظامی جهان با نبرد مستقیم خود به قدرت الهی و خلل ناپذیر مردم ایران پی می‌برند.

 

منبع: کتاب زنگ تاریخ تألیف علی اکبر رئیسی

X