معرفی وبلاگ
هر دل شد حجله ای برای غم تو/ هر دیده چو دجله است در ماتم تو از یاد نرفته ای که دلها با توست/ دل نیست مگر دلی که شد همدم تو... این وبلاگ را به تمامی دوست‌داران اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، حضرت امام خمینی (ره) و تمامی شهدای اسلام تقدیم می‌کنم. باشد نزد حضرت دوست، مقبول افتد... با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد... با تقدیم احترام، ارداتمند شما: حمیدرضاهاشمی‌فرهود
صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 450988
تعداد نوشته ها : 409
تعداد نظرات : 15
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

 ب) حمله‌رژیم به مدرسه فیضیه در دوم فروردین 42 و همزمان به مدرسه‌ طالبیه تبریز و به خاک و خون کشیدن روحانیون و طلاب جوان حاکی از نفرت رژیم از روحانیت و نقش محوری آنان در نهضت اسلامی بود که رژیم در تلاش بود با چنین حرکتی و با ایجاد رعب و وحشت آنان را از ادامه مبارزه باز دارد! غافل از اینکه چنین تلاشهای مذبوحانه‎ای راه بجایی نبرده که بر شور و هیجان مبارزات مردمی خواهد افزود کما اینکه به دنبال این جنایت موجی از اعتراضات و تظاهرات سراسر کشور را فرا گرفت.

ج) طرح اعزام طلاب به سربازی نیز از طرحهای رژیم بود که با هدف دور ساختن طلاب جوان از صحنه مبارزات انجام می‎گرفت و بیانگر نقش و تأثیر طلاب جوان در نهضت بود که رژیم را به هراس انداخته و اینگونه به مقابله با آن پرداخت اما سخنان امام (ره) موجب شد که ابتکار عمل از دست رژیم گرفته شود امام (ره) فرمودند: نگران نباشید تزلزل بخود راه ندهید و با کمال رشادت و سربلندی و روحی قوی بایستید شما هر کجا که باشید سربازان امام زمان (عج) می‎باشید و باید به وظیفه سربازی خود عمل نمایید، رسالت سنگینی که اکنون بر عهده دارید،روشن ساختن و آگاه کردن سربازان است. از نظر روحی و هم از نظر جسمی خود را قوی سازید.»

این رهنمود امام موجب شد که دامنه‌نهضت تا داخل پادگانهای نظامی نیز گسترش پیدا نماید و علی رغم محدودیتهایی که برای روحانیون و طلاب در محیط سربازی فراهم شده بود با این حال آنان به وظیفه ارشاد و تبلیغ خویش ادامه می‎دادند.

د) دستگیری امام (ره) و قیام خونین پانزده خرداد که منجر به اوج گیری نهضت مردمی شد نیز یکی از صحنه‎های حضور جوانان به ویژه طلاب علوم دینی در روند مبارزات بود، مبارزات ملت مسلمان ایران پس از قیام 15 خرداد بصورتی متشکل‎تر و منظم‎تر ادامه یافت و گروهها و اکیپ‎هایی از تربیت یافتگان مکتب امام (ره) در تهران و بسیاری از شهرستانها تشکیل یافت که اکثراً از جوانان تشکیل شده بود و در پیشبرد آرمانها و منویات رهبر انقلاب و ادامه نهضت ایشان نقش به سزایی داشت جمعیتهای مؤتلفه اسلامی، مجمع روحانیون مجاهد و جبهه مسلمانان آزاد از جمله این گروهها هستند. در اصفهان نیز عدّه‎ای از جوانان پرشور انقلابی با تشکیل اکیپ‎هایی دست بکار مبارزات وسیع و گسترده ولی متشکل و منظمی شدند. اعلامیه‎های پی در پی این مبارزین پرشور و نیز تکثیر و پخش و نشر اعلامیه‎ها و نشریات حوزه علمیه قم (از جمله نشریه بعثت و فریاد) از طرف آنان، رژیم را سخت نگران ساخته بود.

هـ) از دیگر برنامه‎های روحانیون جوان در جهت افشاگری توطئه‎های رژیم استفاده از مجالس و مراسماتی بود که از طرف مقامات برجسته حوزه به مناسبت‎های مختلف تشکیل می‎شد. جوانان روحانی به طور پراکنده در مجالس مزبور شرکت می‎جستند و در پایان با شعار و صلوات و پخش اعلامیه حماسه می‎آفریدند و شور و هیجان تازه‎ای در مردم ایجاد می‎کردند.

د) انتشار نشریه‎های مانند «فریاد»، «بعثت»، «انتقام» و... توسط روحانیون جوان نیز از اقدامات مؤثری بود که در راه انقلاب فکری اسلامی، روشنگری، افشاگری و پیشبرد آرمانهای مقدس امام خمینی (ره) نقش بسزایی داشتند.

ادامه دارد.. .

روحانیت مبارز در سنگر محراب و منبر به تبیین تفکر سیاسی اسلام و نشر اهداف نهضت و افشاگری در زمینه فجایع رژیم ستمشاهی و آثار شوم سلطه خارجی و توطئه‎های استکبار جهانی پرداخت و با بازگو کردن بیانیه‎ها و اعلامیه‎ها و سخنان رهبر انقلاب، آگاهی مردم به ویژه نسل جوان را نسبت به آرمانهای اسلامی و فجایع نظام ستمشاهی رشد و تعمیق بخشید. حضور جوانان در مساجد و ارتباط آنان با روحانیت مساجد را در متن مبارزات مردمی قرار داده بود نیکی آرکدی نویسنده و محقق آمریکایی معتقد است «طبقه وسیعی از تحصیل کرده‎ها، دانشجویان طبقه سیاسی جدید و تهیدستان شهری تحت تأثیر و سازماندهی مساجد ستون فقرات سیاست نوین مردمی را فراهم ساختند.»

حضور جوانان در مساجد و فعالیت‎های مختلف مبارزاتی آنان و نقش محوری مساجد در پیشبرد اهداف نهضت اسلامی، موجبات نگرانی رژیم را فراهم نمود از این تلاش می‎نمود که با ترفندهای مختلف از جمله ایجاد پایگاه‎های موازی برای تجمع جوانان مثل سینماها کانون‎های باصطلاح هنری و رواج فساد، دستگیری روحانیون و ائمه جماعات، تحت کنترل درآوردن برنامه‎های مساجد و نظارت شدید بر مساجد، شکستن حرمت مساجد و مسدود کردن و تعطیل نمودن مساجد و... در نقش مساجد خلل ایجاد نماید و آن را از محوریت مبارزات دور نموده و جوانان را از مساجد باز دارد. اما هیچ کدام از شگردهای رژیم نتوانست در جایگاه محوری مساجد تزلزلی ایجاد نماید و مساجد کماکان بعنوان پایگاه اصلی مبارزات ایفای نقش می‎کردند. روحانیون و ائمه جماعات در دوران انقلاب از مساجد برای سازماندهی و هدایت مبارزات مردمی، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به مردم به ویژه نسل جوان و... بهره می‎بردند و با تقسیم مناطق و پایگاه قرار دادن هر مسجد در آن منطقه حرکات نهضت را هماهنگ می‎کردند در تهران مسجد قبا مرکزیت این تشکیلات بود که تحت نظر شهید دکتر مفتح اداره می‎شد، مسجد جلیلی به امامت آیت الله مهدوی کنی، مسجد امیرالمؤمنین به امامت آیت الله موسوی اردبیلی، مسجد لرزاده به امامت حجت الاسلام عمید زنجانی، مسجد رستم آباد به امامت حجت الاسلام شاه آبادی (ره)، مسجد ارک، مسجد جاوید، مهدیه تهران و... از مراکز فعال تجمع و سازماندهی نیروها و چاپ و نشر اعلامیه‎ها و نوارهای انقلابی بود حضور و فعالیت جوانان به این مراکز عبادی و سیاسی پویایی و رونق خاصی بخشیده بود به عنوان نمونه مسجد رستم آباد در شمیران از سال 1350 کانون مبارزه و تربیت جوانان بود و سازماندهی و رهبری گروه حزب الله در این مسجد انجام می‎شد.[7] همچنین در سایر شهرها مساجد کانون اصلی مبارزه و مرکزی برای حضور و فعالیت جوانان بوده و سازماندهی فعالیت‎های مبارزاتی و گروههای مبارزه در این مراکز صورت می‎گرفت.

حوزه ‌علمیه و مدارس علوم دینی

یکی دیگر از عرصه‎های حضور جوانان در نهضت اسلامی حوزه‎های علمیه و مدارس علوم دینی بود که جوانان متدین و آگاه را خود پرورش داده بود و آنان تحت هدایت و راهنمایی علمای بزرگ به مقابله و مبارزه با رژیم می‎پرداختند. حوزه با همه موجودیت خود از مراجع تقلید گرفته تا اساتید و طلاب جوان پشت سر رهبری نهضت قرار گرفت و حمایت بی‎دریغ خود را بنابر رسالت خویش نثار نهضت کرد. طلاب حوزه علمیه با ایجاد شبکه‎های ارتباطی مستقیم با اقشار و گروه‎های مختلف، پیام نهضت و رهبری آن را در سطح جامعه‎ منتشر نمودند و نقش زیادی در پیشبرد اهداف نهضت ایفا کردند.»

«پایگاه اصلی طلاب جوان انقلابی در قم مدرسه فیضیه، حجتیه، خان، حقانی و مسجد امام حسن عسگری ـ علیه السّلام ـ بود که به مناسبت‎های مختلف مورد تجاوز ساواک قرار می‎گرفت در این میان، مدرسه فیضیه پایگاه اصلی تلقی می‎شد و تا سال 54 که کاملاً تعطیل شد، هر از چندی مورد حمله نیروهای ساواک قرار می‎گرفت.» در سایر شهرها نیز مدارس علمیه از کانون‎های اصلی مبارزه محسوب می‎شدند در اینجا به نمونه‎هایی از فعالیت طلاب جوان حوزه علمیه در پیوندی انقلاب اسلامی اشاره‎ای گذرا خواهیم داشت؛

الف) در مقابله با «انقلاب سفید» و رفراندم رژیم، طلاب حوزه‎های علمیه و مدارس علوم دینی آنچنان حضور پرشوری داشتند که مأموران انتظامی در قم به مدرسه فیضیه حمله کرده و در صحن مدرسه به تیراندازی و مجروح کردن طلاب پرداختند و از رفت و آمد طلاب و روحانیون به خیابانها به شدت جلوگیری کرده، مدارس علوم اسلامی را در محاصره قرار داده و هیچ کس را نمی‎گذاشتند از مدرسه خارج شود. در تهران نیز بسیاری از روحانیون و طلاب و تعدادی از دانشجویان را دستگیر نمودند و مورد ضرب و شتم قرار دادند در مشهد نیز رژیم مجبور به محاصره مدارس علوم دینی و منازل علماء و مسجد گوهرشاد شد

 ادامه دارد.. .

قشر جوان در هر جامعه‎ای به لحاظ برخورداری از توان، انرژی و استعدادهای فراوان قادر است، نقش تعیین کننده‎ای در آینده آن جامعه داشته باشد و جوانان در هر جامعه‎ای سرمایه اصلی آن جامعه‎ محسوب می‎گردند که می‎توانند زمینه‎های رشد و پیشرفت آن جامعه‎ را در عرصه‎های مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، هنری،‌ورزشی و... فراهم نمایند. در کشور ما نیز نسل جوان، سهم بزرگی از تحولات و پیشرفتهای کشور را بر عهده داشته و شاهد حضور جوانان در عرصه‎های مختلف از شکل‎گیری انقلاب گرفته تا پیروزی آن و پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده و هستیم. نوشتار حاضر کنکاشی است هر چند مختصر در خصوص نقش جوانان در شکل‎گیری و پیروزی انقلاب اسلامی، در بررسی و تحلیل این موضوع، نگاهی خواهیم داشت به نحوه برخورد رژیم گذشته با جوانان و ویژگیهای جوانان قبل از انقلاب تا درک صحیحی از چرایی حضور جوانان در شکل گیری انقلاب اسلامی و همراه شدن آنان با اهداف انقلاب اسلامی داشته باشیم سپس عرصه‎ها و مراکز اصلی حضور جوانان و فعالیت آنان در شکل گیری انقلاب اسلامی را مورد ارزیابی قرار می‎دهیم و در پایان نقش جوانان در انقلاب اسلامی را از دیدگاه امام خمینی (ره) از نظر می‎گذرانیم.

جوانان و رژیم گذشته

جوانان در رژیم گذشته مورد بی‎مهری قرار گرفته و توانمندیها و تواناییهای آنان نادیده گرفته می‎شد. خلاقیت، نوآوری و... جایی در رژیم گذشته نداشت، دغدغه اصلی آن رژیم، حاکم ساختن فرهنگ غربی در کشور و گرایش به غرب تحت لوای رسیدن به تمدن و پیشرفت بود با چنین تفکری فرهنگ دینی و ملی مورد بی توجهی قرار گرفته و با ارزشها و باورهای دینی مقابله می‎شد و تلاش نمودند جوانان را با تشویق به فساد و مراکز فحشاء و دامن زدن به آن، نسبت به فرهنگ و سرنوشت کشور بی‎تفاوت نموده و فکر و خلاقیت را از جوانان گرفته و این عناصر سازنده کشور را به عناصری بی‎تأثیر و بی‎مصرف تبدیل سازند مرحوم امام در این باره فرمودند: «اصل برنامه این بوده است که جوان‎های ما را به فساد بکشند برای اینکه مبادا یک قدرتی در مقابلشان قیام کند... اینها می‎خواستند هر فکری را که احتمال بدهند که این فکر در مقابل آنهاست از بین ببرند... مراکز فسادی که سرتاسر مملکت بود جوان‎ها را مشغول می‎کرد به امور شهوانی که به کلی افکار را از دستشان می‎گرفت.»

«آنها بنا داشتند جوانهای ما را فاسد کنند تا اینکه بی تفاوت بشوند راجع به مسایل خودشان و هر قضیه‎ای و هر بلایی سرشان بیاید... این جوان دیگر نمی‎تواند فکر بکند به این که سر مملکت چه آمده است.» در چنین شرایطی نهضت اسلامی و آرمانهای بلند امام (ره) موجب آگاهی و بیداری جوانان شد، آنان هویت از دست رفته خویش را در این نهضت یافتند و امام (ره) به آنان شخصیت و هویت بخشید، آنان که می‎دیدند منابع سرشار کشور پیش چشمان ملت توسط اجانب به یغما برده شده و دولتمردان وقت تنها به فکر عیش و نوش خویش هستند و توجهی به کشور و مردم ندارند، سعادت و رهایی از چنگال ظلم و بی‎عدالتی را در آرمانهای بلند امام یافتند و نهضت اسلام خواهی و عدالت طلبی امام را با دل و جان همراهی کردند و به تعبیر زیبای شهید مطهری ندای امام خمینی (ره) از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت بر می‎خاست، مردمی که در طول چهارده قرن حماسه محمد، علی، زهرا، حسین، زینب، سلمان، ابوذر... و صدها هزار زن و مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسه‎ها با روحشان عجین شده بود، بار دیگر همان ندای آشنا را از حلقوم این مرد شنیدند علی را و حسین را در چهره او دیدند او را آینه تمام نمای فرهنگ خود که تحقیر شده بود تشخیص دادند، امام چه کرد؟ او به مردم شخصیت داد، خود واقعی و هویت اسلامی آنها را به آنان بازگرداند، آنها را از حالت خودباختگی خارج کرد این بزرگترین هدیه‎ای بود که رهبر به ملت داد او توانست ایمان از دست رفته مردم را به آنها بازگرداند و آنها را به خودشان مؤمن کند.»

مراکز اصلی حضور جوانان در شکل گیری انقلاب اسلامی

سه مرکز عمده در روند انقلاب اسلامی نقش تعیین کننده‎ای داشتند، این مراکز که پایگاهها و کانونهای اصلی مبارزه و انقلاب بودند در تعمیق و گسترش آرمانها و شعارهای انقلاب اسلامی و پیشبرد نهضت تأثیر بسزایی داشتند و مراکز اصلی حضور جوانان در شکل‎گیری و پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می‎شدند بگونه‎ای که نام این مراکز تداعی کننده حضور پرشور جوانان و آمیخته با نام آنان بود. این سه مرکز عبارت بودند از مسجد، حوزه علمیه و دانشگاه که ما به صورت گذرا اشاره‎ای خواهیم داشت به نقش جوانان در این مراکز، در پیشبرد اهداف انقلاب و به ثمر رساندن آن؛

الف) مساجد

مساجد یکی از مراکز و پایگاههای اصلی در روند شکل‎گیری انقلاب اسلامی بودند فعالیت‎های مختلف مبارزین به ویژه جوانان در مساجد و نماز جماعت، سخنرانی،‌ارشاد و تبلیغ، تجهیز مبارزان انقلابی و اطلاع رسانی این نهاد مقدس را به عنوان اصلی‎ترین پایگاه نهضت قرار داد و مسجد توانست نقش دیرینه خود را در صدر اسلام بازیابد.

ادامه دارد.. .

سال 1343 ه ش در روستای «مجنده »درشهرستان «اردبیل» به دنیا آمد وتا کلاس اول راهنمایی ،در اردبیل به تحصیل پرداخت .

فریدون با مشاهده ی تبعیض های آشکاری که حکومت شاه روا می داشت ،ناراحت می شد.او می دید که حکومت ایران که باید نماینده مردم ایران باشد ،نوکر آمریکا وکشور های اروپایی است واین را بدترین اهانت به مردم وطنش می دانست.

صبر مردم ایران پایان یافته بود وبا شروع انقلاب نشانه های فروریزی پایه های حکومت ظالمانه ی شاه آشکار و آشکار تر می شد.

او نیز مانند تمام هموطنانش وارد میدان شده بود تا حکومتی را که جز ننگ،فقروفساد دستاوردی برای کشور نداشته ؛از بین ببرند.

با تلاشهای مردم حکومت شاه سرنگون شد ونسیم آزادی در ایران بزرگ شروع به وزیدن کرد. «فریدون»خوشحال از نابودی ظلم وستم در هر جایی که احساس می کرد نیاز است وارد میدان می شد.

جنگ شروع شده بود وجوانمردانی نیاز بود تا در مقابل کفتارها که برای تاراج ونابودی ایران به بیشه ی شیران وارد شده بودند ؛بایستند ودر این میان فریدون همدوش فریدونهای دیگر رفت تا با خشم مقدسش کفتار ها را فراری دهد؛چنانچه تا ابد هیچ کفتاری جرات وارد شدن به ایران، قلمرو شیران را نداشته باشد.

او در جبهه ماند تا به سمت فرمانده خدمات رزمی لشکر 31 عاشورا منصوب شد . در سال 66 در حالی که در خاک عراق در تعقیب متجاوزین به خاک ایران بود وتلاس داشت با عقب راندن آنها شهرهای مرزی ایران را نیز از تیر رس آتش توپخانه ی دشمنان خارج کند بر اثر اصابت ترکش توپ به شهادت رسید .

تا فریدون حاتمی با نسل ضحا کان در افتاد پای در میدان نهاد و شور عشقش در سر افتاد

صر صر شوم خزانی تا وزید از دره مرگ لاله خونین ما بر خاک گلشن ،پر پر افتاد

منبع:"روایت سی مرغ"نوشته ی گروهی،نشرکنگره ی بزرگداشت سرداران وشهدای آذربایجان،اردبیل-1376

سومین فرزند خانواده گلزاردر بیست ویکم شهریور ماه 1340 ه ش در یک خانواده کاملا مذهبی و علاقمند به خاندان عصمت و طهارت در شهر تبریز چشم به جهان گشود . از همان اوان کودکی به همراه پدر د رمراسم و هیأت حسینی شرکت می کرده و از همان زمانها نفرت از رژیم پهلوی و عشق و علاقه به امام خمینی در وجود وی شکل گرفته بود.

تحصیلات ابتدائی را در مدرسه هاتف و دوران راهنمائی را در مدرسه راهنمائی شهید شکیب فعلی تبریز طی نمود.

دوران تحصیلات متوسطه را تا سال دوم درهنرستان فنی شهید چمران فعلی تبریزو در سال تحصیلی 1356 ـ 1357 سپری کرد .  بعد از آن درس را کنار گذاشت و تمام وقت خود را صرف شرکت در مبارزات انقلاب اسلامی در تهران که کانون و مرکزیت مبارزات را داشت,نمود. د رسال نحصیلی 59 ـ 58 سال سوم تحصیلات خویش را به پایان رساند .

با پیروزی انقلاب اسلامی باز هم نتوانست درسش ادامه دهد .یکروز در غرب کشور بود ومشغول مبارزه با ضد انقلاب وروز دیگر در جبهه جنوب بود ودر مقابل دشمنان خارجی که قصد نابودی ایران را داشتند ,مقابله می کرد. سرانجام درسال 1362 فرصتی به دست آورد وموفق شد دیپلمش را بگیرد.

در آزمون سراسری سال 1363 در رشته علوم تجربی شرکت کرد .در مرحله اول قبول شد ولی درمرحله دوم با فاصله کمی نتوانست از شرکت کنندگان دیگر از ورود به دانشگاه باز ماند.  او با الفبای مبارزه در دوران کودکی از طریق موضع گیریهای مذهبی و ضد رژیمی پدر آشنا گردید و در اوج مبارزات انقلابی مردم مسلمان ایران بر علیه رژیم پهلوی در به طور فعال شرکت داشت.

روزهای 21 و 22 بهمن ماه 1357 که بازماندگان حکومت شاه خائن آخرین تلاشهای خود را در حفظ سلطنت ننگین پهلوی انجام می دادند,با تلاشی چند برابر به مبارزه پرداخت و تسخیرمراکز نظامی و انتظامی و حساس شرکت فعال داشت .

بعد از پیروزی انقلاب و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی در ایران ,به تبریز بازگشت و با عضویت د ر کمیته انقلاب اسلامی(سابق) ,قبول مسئولیت و شرکت در عملیات پاک سازی ادارات استان از وجود کثیف بازماندگان حکومت پهلوی,به حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب مشغول شد .باآغاز جنگ تمام مسئولیتهای خود را کنا ر گذاشت و عازم جبهه های حق علیه باطل شد و تا زمان شهادت به طور مستمر در جبهه بود . اولین بار در 15مهر1359 یعنی 16روز پس از آغاز تهاجم همه جانبه ارتش صدام به به جبهه های کرمانشاه وایلام رفت .او در آنجا با همکاری تعدادی از نیرو هایی که از مناطق دیگر کشور آمده بودند خط پدافندی تشکیل داد تا در مقابل متجاوزین به دفاع بپردازند.

تا نیمه های سال شصت در همان مناطق حضور داشت و ضمن مسئولیتهایی که در جبهه داشت,مسئولیت فرماندهی بسیج ایلام را هم عهده دار شده بود.

او درچند عملیات برای آزادسازی ارتفاعات غربی کشوروشهر دهلران که مدتی در اشغال دشمن بعثی بود ,شرکت کرد.مدتی بعد به علت راکد بودن فعایت در جبهه های غرب با دوستانش برای شرکت در عملیات آزاد سازی بستان عازم جبهه های جنوب شدند .

بعد از عملیات بازپس گیری بستان به جبهه غرب تا چهارده تن از بسیجیان را برای شرکت درعملیات فتح المبین به جنوب ببرد . او در لشکر7ولی عصر(عج) مشغول فعالیت شد و مسئولیت یک گروهان از نیروهای این لشکر را به عهده گرفت .بعد از آن در عملیات بیت المقدس و رمضان شرکت کرد.

با شروع عملیات مسلم بن عقیل ,محمود گلزاری به لشکر عاشورا پیوست و فرماندهی گردان سید الشهداء را به عهده گرفت.

مدتی بعد با توجه به شایستگی هایش به فرماندهی گردان ویژه شهادت در لشکر31عاشورا منصوب شد.اوبا این سمت تا عملیات بدر در جبهه های حق علیه باطل به مبارزاتش ادامه داد ودر این عملیات به شهادت رسید. قبل از او برادرش صمد نیز در راه دفاع از اسلام ناب محمدی وتمامیت ارضی ایران بزرگ به شهادت رسید.

منبع:"فرهنگ جاودانه های تاریخ"(زندگینامه فرماندهان شهید آذربایجان شرقی)نوشته ی یعقوب توکلی,نشر شاهد,تهران-1384

امـام بـه سـایـر گروهها, بویژه نهضت آزادى هشدار داد: اگر به اسلام علاقه دارید حـسابتان را از جبهه ملى جدا کرده و تهاجم به حکم قصاص که نص قرآن و ضرورى همه مسلمین است, محکوم کنید.66

نـاسـزا بـه بـه پیامبران: ناسزا به هر یک از پیامبران خدا, بویژه پیامبر اسلام درنـزد هـمـه فـقیهان, از موجبات ارتداد شمرده شده است. ایمان به رسولان الهى و احـتـرام بـه آنان از اصول اسلام است. اگر کسى به هر یک از فرستادگان خدا ناسزا گـویـد, سـزاوار کیفر است و در این حکم فرقى بین هیچ یک از مرتدان وجود ندارد; زیـرا نـاسـزاى بـه انـبـیا به انکار دین بر مى گردد و اهانت به قرآن. امام در راسـتـاى اجـراى ایـن حکم, سلمان رشدى را که با پشتوانه همه جهان غرب و اروپا, پـیـامبر اسلام را هدف شدیدترین اهانتها قرار داد, مرتد اعلان کرد و از مسلمانان جهان خواست فرمان خدا را درباره وى اجرا کنند.

(سلمان رشدى اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد بر هر مسلمان واجب است, باجان و مال هم خود را به کار گیرد و او را به درک واصل گرداند.)67

امـام اهانت به امامان و فاطمه زهرا(ع) را همانند اهانت به پیامبر, سبب ارتداد مـى دانـد. ایـشان درباره کسى که به فاطمه زهرا(س) سخنى ناشایست بر زبان رانده بود از صداى جمهورى اسلامى پخش شد, اعلام کرد:

اگر ثابت شود که گوینده قصد اهانت به مادر امامان را در سر داشته, مى بایست به سختى کیفر ببیند.68

امـام همواره به دولتمردان شجاعت مى بخشید که در برابراجراى دستورها و آیینهاى خـداونـد, سهل انگار نباشند و از ستایش و نکوهش بیگانگان و تهدیدهاى اقتصادى , سـیـاسـى و نـظـامى غرب نهراسند و از این که اروپا و آمریکا ما را در دنیا (به خشونت و تحجر) معرفى کنند, ترس به دل راه ندهند.69

امام, آزادیخواهى غربیان را چیز واهى مى دانست و آنها را یک مشت انسانهاى وحشى و جـانـى بـر مـى شمرد که براى فریب دیگران, دم از آزادیخواهى مى زنند.مى گفت: غـرب و آمریکا, مظهر همه جنایتها و وحش گریها در جهانند و ثروت همه دنیا را به یـغـمـا مـى بـرند, نمونه عینى آن این است که اسرائیل فرزند غرب است و باحمایت سـیاسى و نظامى آمریکا و اروپا, افزون بر اشتغال فلسطین, هر روز جنوب لبنان را بـه آتـش مى کشد و همه دولتهاى اسلامى را در خطر قرار داده است و با همه اینها, به ما که به ستمدیدگان کمک مى کنیم, انگ تحجر و خشونت طلبى مى زند:

خـداى تبارک و تعالى در موضع عفو و رحمت رحیم است و در موضع انتقام انتقامجو, امام مسلمین هم این طور بودو. ما نمى ترسیم از این کهو در روزنامه هاى خارج از ایـران بـراى مـا چـیـزى بـنویسند. ما نمى خواهیم وجاهتو در خارج از کشور پیدا کنیم. ما مى خواهیم به امر خدا عمل کنیم و خواهیم کرد.70

 پى نوشتها:

1عـذر تـقصیر به پیشگاه محمدو قرآن), ترجمه غلامرضا سعیدى; وحى و نبوت, محمد تقى شریعتى/314, حسینه ارشاد.

2اسلام و مقتضیات زمان), شهید مطهرى, ج1/42, 50, 106, صدرا. 3. روزنامه (کیهان), 7/3/1358. 4صحیفه نور), مجموعه رهنمودهاى امام خمینى, ج15/21, وزارت ارشاد.  5او بـه تـنـهـایـى یـک ملت بود)/206. از مجموعه راست قامتان جاودانه تاریخ اسلام,ج3, واحد فرهنگى بنیاد شهید.  6آداب الصلوه), امام خمینى, به اهتمام سید احمد فهرى /260, آستان قدس رضوى.

7بحارالانوار),علامه مجلسى, 57/71, م,سسه الوفا, بیروت.  8صحیفه نور), ج19/257.  9. سوره (فرقان), آیه 32.  10. سوره (آل عمران), آیه 159.  11. سوره (آل عمران), آیه 159.  12خدمات متقابل ایران و اسلام), شهید مطهرى, ج اول, صدرا; (وحى و نبوت)/383.  13صحیفه نور), ج18/153.  14. همان, ج15/200.  15بحارالانوار), ج70/267.  16. سوره (فتح), آیه ;28 (صحیفه نور), ج5/234.

17اربعین), امام خمینى, ج1/133, طه.  18صحیفه نور), ج10/29.  19. همان, ج7/227.  20آداب الصلوه), امام خمینى/ /261.  21پرتویى از قرآن), سید محمود طالقانى, ج2/58, سهامى انتشار.  22. سوره (بقره), آیه /229.  23صحیفه نور) ج;12/219 ج7/107.  24. همان, ج9/15.  25توضیح المسائل), امام خمینى, مساله 2805.  26.(تفسیر نورالثقلین), الحویزى, ج2/278, اسماعیلیان, ذیل آیه 118, سوره توبه.  27توضیح المسائل), مساله 2792.  28. همان, مساله /2813.  29. سوره (بقره), آیه 193.

30صحیفه نور), ج19/82.  31. سوره (عنکبوت), آیه 20.  32. سوره انفال), آیه 29.  33. سوره (اعراف), آیه 27.  34. سوره (مائده), آیه 41. 35تـوضیح المسائل), مساله ;2826 (تحریر الوسیله) امام خمینى, ج1/485, وزارت ارشاد. 36نهج البلاغه), خطبه 27. 37صحیفه نور) 38. همان, ج7/44. 39کـشـف الاسـرار), امـام خـمینى;/228 (جهاد), شهید مطهرى, صدرا; (آشنایى با قرآن), شهید مطهرى, ج3/210, صدرا. 40. سوره (حدید), آیه 25. 41صحیفه نور), ج15/146. 42او به تنهایى یک ملت بود.)/293. 43صحیفه نور), ج19/19. 44. سوره (مائده), آیه 33. 45تحریر الوسیله), ج2/493. 46. سوره (حجرات), آیه 9. 47طلوع و غروب دولت موقت), احمد سمیعى/155, شباویز. 48. همان/222. 49. همان/123. 50. همان;/213 (صحیفه نور) ج 8/261, (ج 9/3)ج 10/172) 51صحیفه نور), ج16/52. 52. همان, ج8/267. 53. همان/251. 54. مـجله (حوزه), شماره 13/97, جنگ در آیینه مبانى; (انقلاب اسلامى, جنگ تحمیلى و نظام بین الملل), دفتر بررسیهاى سیاسى سازمان تبلیغات اسلامى, بهار 1376. 55صحیفه نور), چ19/21. 56. همان, 16/77. 57. همان, ج17/14. 58. همان/230. 59. همان, ج15/120. 60تحریر الوسیله), ج2/366, موانع ارث. 61تفسیر نورالثقلین), ج;3/90 (سیر اعلام النبلا) ذهبى, ج4 / 226, دارالفکر. 62. سـوره (آل عمران), آیه ;72 (مجمع البیان فى تفسیر القرآن), طبرسى, ج2/115, دار مکتبه الحیاه. 63صحیفه نور), ج21/197.

64. همان, ج15/17. 65. همان/18. 66. همان/17 و 18. 67. همان, ج21/87. 68. همان/76. 69. همان , ج8/109. 70. همان, ج8/251.

 منبع: دوماهنامه حوزه شماره 95

امـام در بیانى روشنگرانه, کسانى را که شعار حمایت از خلق سر مى دادند, راه ه را نـاامـن مـى ساختند, خرمنها را به آتش مى کشیدند, و فرزندان مردم را به قتل رسـانـیـدنـد, مـنـافـق خـواند که میان رفتار و گفتارشان تفاوت است و از آزادى اسـتـفـاده نـابـجا مى کنند. آنان به جاى این که از آزادى درست استفاده کرده و انـدیـشـه و قـلـم را در راه بـهـروزى و از مـیان بردن مشکلات و ایجاد تفاهم به کـارگـیرند, به مقدسات اسلام توهین مى کنند52 و آب به اسیاب بیگانگان مى ریزند. گـروهـکهاى قانون شکن, به اندرزهاى امام گوش نکردند و هر روز بر دامنه آشوبها, شـایعه پراکنیها, توهین مقدسات افزودند.

در مطبوعات آشکارا تاریخ تحریف مى شد, احـکـام اسـلام زیـر س,ال برده مى شد و به تعبیر شهید بهشتى, متخصصان جنگ روانى درکار آشفته کردن بازار انقلاب بودند. امـام, در سـخـنـرانى 17/5/58 خود, بر خروشید و گفت: همه این خرابکاریها و آتش افـروزیـهـایـى کـه در گوشه و کنار کشور دیده مى شود, بر اثر آن بود که ما سهل انـگـارى کرده و به قانون عمل نکردیم و دست گروهکها و بدخواهان را براى هر کار بازگذاشتیم: (اگـر مـا از اولـو مـجـلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم و ر,ساى و ر,سـاى آنـهـا را بـه سزاى خودشان رسانده بودیم و چوبه هاى دار را در میدانهاى بـزرگ بـر پـا کـرده بـودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم, این پیش نمى آمد.)53 گـاه, عـفو و بخشش, شمارى از فساد انگیزان, بویژه وابستگان به قدرتهاى بزرگ ر جـرى و گـسـتـاخ مـى کند; زیرا آنان از روى ناآگاهى دست به کار نمى شوند.

 آنان بـراى ویـرانـگـرى, آشوب, فتنه انگیزى, براندازى, خون ریزى وو مامور شده اند و عـفـو و بـخـشـش و سیاست سهله سمحه, میدان را براى آنان باز مى کند و زمینه ر مهیا مى سازد. امام, هجوم عراق به ایران را مصداق بارز تجاوز آشکار باغیان و محاربان به نظام اسلامى خواند. صـدام به هدف براندازى نظام و تجزیه ایران با لشکریان انبوه و ساز و برگى مدرن از غـرب و جـنـوب به کشور ما وارد شد, شهرها و روستا ها را اشغال کرد, ملیونه نـفـر را آواره ساخت و خسارتهاى جانى و مالى جبران ناپذیرى به ما وارد آورد.54 امـام, در گـرماگرم جنگ گفت: ما هیچ گاه جنگ را شروع نکرده و نمى کنیم و اکنون از کـشـتـه شـدن جوانان ایران و عراق ناراحتیم. این یک اصل مسلم و خدشه ناپذیر اسـت در اسـلام کـه جـبـهه حق, هیچ گاه آغاز به جنگ نمى کند, امام روى این اصل, همیشه و همه گاه مى گفت: (ما هیچ روزى به عراق حمله نکردیم و الان هم در حال دفاع هستیم.)55 امام با استوارى به ملت ایران یادآور مى شد که اکنون که نبرد بر ما تحمیل شده, بـه دشمن باج نمى دهیم و براى بیرون کردن دشمن از بذل مال و جان دریغ نداشته و حـرمـت و عزت و کرامت انسانى و اسلامى خود را به چند روز زندگى بیش تر در دنیاى دون, نمى فروشیم و چون امام حسین تا آخر ایستاده ایم.

امـام حـزب بعث را جنگ افروز مى دانست و مى گفت: باید تا سر حد نابود کردن این غده سرطانى با اوجنگید و ریشه هاى او را از سرزمین عراق بیرون کشید. وى, در پاسخ فرستادگان برخى از کشورهاى جهان گفت: ایـن کـسـانى که ما را به سازش فرا مى خوانند به جاى این کار, متجاوز را سرکوب کـنـنـد. رژیـم عراق مزورانه, بدون این که قدمى واپس نشیند و شهرهاى اشغالى ر ترک کند, دم از صلح مى زند: (مـا حـکم را قرآن قرار مى دهیم, قرآن کتاب آسمانى مسلمانان است.

 ما یک آیه اى از قـرآن را حـکم قرار مى دهیمو آیه این است: اگر دو طایفه اى از م,منین با هم جـنـگ کردند شما صلحشان بدهید و اگر یک طایفه اى از اینها به طایفه دیگر تجاوز کـرد هـمـه تـان مـکلفید که با او قتال کنید, جنگ کنید تا این که به اطاعت خد برگردد.

وقتى به اطاعت خدا برگشت صلح کنید به عدالت و قسط.)56 عـراق در سـال سوم جنگ, به حمله هاى خود شدت بخشید. شهرها را به موشک مى بست و هـواپـیماهاى عراق هر روز شهرها را بمباران مى کردند و در همان حال, دم از صلح و سـازش مـى زد و رادیوهاى بیگانه, گفته هاى او را در همه جا مى پراکندند امام امـت, در سخنرانیهاى روشنگرانه خود, مردم را روشن ساخت که صلح طلبى صدام, بسان صـلـح طلبى اسرائیل است. اسرائیل به لبنان, یورش مى برد, آن گاه که توانش کاهش مـى یـابـد, سـازمان ملل را وارد ماجرا مى سازد و آتش بست بر قرار مى کند و ب تجدید قوا دوباره از زمین و هوا, به لبنان یورش مى آورد. امـام, هوشیارانه از هدفهاى شوم صدام, پرده بر مى داشت و گفت: صدام تا خوزستان را به او ندهیم خرسند نمى شود و ما مى بایست به نبرد ادامه دهیم تا دشمن را از تـجـاوز دوبـاره نـاامید کنیم. اگر صدام نیمه جان بماند و نیروى رزمى اش در هم نشکند, با تجدید نیرو دوباره به سرزمین ما حمله ور مى شود. وقـتـى صدام خیلى از صلح دم مى زد, امام گفت: صدام بسیارى از شهرها و روستاهاى غـرب و جـنـوب را بـه تـل خـاکى تبدیل کرده, او باید غرامت بدهد57 و در دادگاه صالحه محاکمه شود وو امـام, هجوم به عراق را نه تهاجم, بلکه دفاع از اسلام و ایران خواند و با بیانى بسیار روشن از کمکها و پاداشهاى بین المللى به عراق متجاوز پرده برداشت: اکـنـون کـه استکبار جهانى به جاى تنبیه تجاوزگر, به او پاداش مى دهد و موشک و هـواپـیما و کشتى و مهمات و تانگ و سلاح شیمیایى براى کوبیدن شهرهاى بى دفاع در اخـتـیار او گذاشته است, ما خود با ضربه زدن به بنیه نظامى عراق, بعثیان را به مـجـازات مـى رسانیم و تا برآوردن خسارتهاى مالى و محاکمه تجاوزگر تا آن جا که توان داشته و شرایط به ما اجازه مى دهد, مقاومت مى کنیم: (شـهـرهاى مرزى ما هر روز در زیر توپهاى دور برد و موشکهاى دشمن استو و بر همه مـا واجب است که دفاع کنیم از کشور خودمان و دفاع این است که ما دشمن را تا آن جـا بـرسانیم و برانیم که نتواند با موشکهاى خودش شهرهاى ما را بکوبد. رفتن در خـاک عـراق, نه هجمه به عراق است, دفاع از اسلام و کشور اسلامى است. نظیر این که اگـر یک کسى در خارج منزل شما بایستد, از داخل خانه خودش سنگ پرانى کند و موجب خـسـارت مـالـى و جانى شود, اگر شما وارد بشوید درمنزل او, شما هجمه نکردید به او, شما مى خواهید دفاع کنید.)58 در دفـاع مقدس, همه شرایط انسانى و اسلامى نگاهداشته مى شد و به فرمان امام, جز در هنگامهاى ضرورى, از حمله به شهرها خوددارى شد.

ادامه دارد.. .

فـرزنـدان اسلام, از هر سو براى پاسدارى از عقیده, سرزمین و مرزهاى اسلام, روانه مرزهاى غربى شدند و با خون سرخ خود که بر پهنه دشتها و کوهستانهاى غرب کشور به زمـین ریختند, توطئه گروهکها را ناکام گذاردند و به همراه پیشمرگان مسلمان کرد و دلاوران خدا جو آن دیار, پر

چم قرآن را بر بلندترین قله هاى این منطقه از میهن اسلامى برافراشتند.

در ایـن مـیان قدرتهاى خارجى و گروهکهاى وابسته و آنان که عقبه محاربان را پاس مـى داشـتـه و از شـکست عوامل محارب ناخوشنود بودند, دفاع جانانه و شورانگیز و حـمـاسـى فـرزنـدان اسـلام را و شور و نشور و حماسه اى که امام در بین امت غیور بـرانگیخته بود, خشونت نامیدند و از گوساله هاى سامرى خود صداهایى درآوردند به قـصـد فـریـب مـردم و بـه خـواب کـردن آنان, که شکر خدا نقش بر آب شد. آنان در تـبلیغات خود علیه حرکت, رستاخیز, شور, نشور, غیرت, مردانگى, واژه خشونت را به کـار مـى بـردنـد, تـا بـه پـندار خام خود, جلوى حرکت قهرمانانه مردم ایران را بگیرند و آنچه را اربابان مى خواهند, انجام دهند.

در هـمـان روز کـه دولـت مـوقـت در مـهـر ماه 58 اعلان داشت: پنجاه و دو نفر از پـاسـداران مـظلومانه در سردشت به دست مهاجمان به قتل رسیده و از سرنوشت شمارى دیگر از پاسداران خبرى در دست نیست, جبهه ملى, در نامه اى سرگشاده نوشت:

(و چـه کـسـى مـسـئـول خون جوانان برومند میهن ماست که در قسمتى از بیابانها و کـوهـستانهاى کشور به دست برادران دیگر به زمین ریخته مى شود, آیا عنوان شهادت و شـهـید و بر پاداشتن مراسم عظیم (تشییع جنازه و سوگوارى مى تواند اثرات زیان باراین برادرکشى را از میان ببرد.)48

کـدام بـرادرکشى؟ آیا آنان که علیه نظام اسلامى, علیه تمامیت ارضى, براى خشنودى آمـریـکـا و دیـگـر قـدرتها, دست به اسلحه بردند و با تمام توان تلاش مى کردند,

 کـردسـتـان را از ایـران عـزیـز جدا سازند و آن را به پادگانى براى آمریکاییان دربیاورند, به نظر این جبهه برادر بودند؟ آیـا اینان که دست خود را به خون سربازان فداکار ارتش و نیروهاى م,من و باوفاى ارتـش, سپاه و نیروهاى مردمى که در پادگانهاى مرزى به نگهبانى از مرزهاى ایران اسـلامـى, اسـتـوار ایستاده بودند, آلودند, برادرند؟ قاسملو که هیچ گاه در کنار مـردم ایـران نبود و از کردى تنها سبقه نژادى را داشت, از کدام پستان مام میهن شـیـر نـوشیده بود که او را در کنار چمران و کاوه و بروجردى و کاظمى و و برادر بخوانیم؟ ایـنـان و هـمـپیالگیهاى اینان, خون ریزیها, خون آشامیها, شکنجه ها, تجاوزها و یـغـمـاگریهاى گروهکهاى آمریکایى تجزیه طلب را نادیده مى انگاشتند و حرکت آنان را حـرمـت آزادیخواهانه مى نامیدند, ولى دفاع مردانه جوانان شریف و مردان غیور را از سرزمین اسلامى, خشونت! زهى بى شرمى. امـا امـام, بارها گروهکهاى محارب و هواداران آنان را اندرز داد, آنان را آزاد گـذاشـت تـا خـواسـته هاى خود را در جامعه منتشر کنند, براى بیان اهداف خود به مـنـاظـره بـنـشـیـنند, هیاتهاى صلح و مذاکره و حسن نیت به کردستان فرستاد, ب فـرسـتـادگان و نمایندگان احزاب به گفت وگو نشست, بارها کسانى را که ناآگاهانه آلـت دسـت عـوامل بیگانه شده و علیه نظام اسلامى دست به آشوب مسلحانه زده بودند بـخـشـیـد و فـرمـانده سپاه پاسداران در آن روزهاى آتش و خون که هر روز ملت در تشییع جنازه شهیدى شرکت مى کرد, اعلام کرد: بـه جز سران جنایتکار حزب دموکرات که دستشان به خون صدها مسلمان بى گناه آلوده است دیگر اعضاى این حزب مشمول عفو حضرت امامند.50 آیا این امام و این یاران و این مردم خشونت طلب هستند؟ کجا چنین رهبرى مى توان سـراغ داد کـه بـا مـحـارب, با جنگ طلب, با خون ریز, با قاتل عزیزترین عزیزها, چنین صبورانه و ترازمند برخورد کند؟ در سـال 1360 کـه گـروه بـى شـمـارى از امامان جمعه و بزرگان اسلام و انقلاب, به تـیـرهـاى زهـرآگـین سازمان منافقین به خون خود غلطیدند و مردم مسلمان به خروش آمـده در انـتـظـارمـجـازات جـنایتکاران دست گیر شده بودند, امام بر توسن سرکش انـتـقـام, که چه بسا بسیار مورد پسند مردم باشد و او را بیش از پیش مطرح کند, سـوار نـمـى شود, آرام, مهربانانه مى گوید: ما در پى انتقام جویى نیستیم و هدف از زندان اصلاح مجرمان است! امـام بـه مـس,ولان زنـدانـها اعلام مى کند: زندانیانى که قابل اصلاح و بازگشت از بیراهه اند, ببخشند و اسباب آزادى آنان را از زندان فراهم سازند: (و مـن امروز مى خواهم تاکید کنم در این امر که راجع به این محبوسین (البته به اسـتـثناى آنهایى که ما به حسب امر خدا نمى توانیم عفو کنیم) باز تاکید مى کنم کـه زودتـر ایـن قـضیه تمام شود و آقاى موسوى به هر جا به همه شهرستانها سفارش کـنـنـد کـه زودتر این کار را انجام بدهند و رسیدگى زودتر شود, تا ان شاء الله بـراى عید جدید, یک عده چشمگیرى از اینها که مى شود آنها را عفو کرد, حالا گناه دارنـد, یـک گـنـاهى است که قابل عفو استو. انحرافى است که قابل عفو است, تهیه کـنند و براى عید جدید که مى آید بفرستند تا ان شاء الله, اینها عفو بشوند.)51 امـام بارها به گروهکهاى محارب اندرز داد که در راه خود تجدید نظر کنند و میان رفتار اسلام با عملکرد قدرتهایى که از آنها دستور مى گیرند, به مقایسه بپردازند و کورکورانه جان خود را از دست ندهند.

ادامه دارد.. .

تجربه هاى بعدى نشان داد: راه امام درست بوده و خنده هاى دروغین غرب براى فریب مـا انـجـام مـى گـرفـته و تا غرب کم ترین روزنه اى براى قدرت نمایى و فشار بر مسلمانان پیدا کرده است, کینه هاى درونى را به نمایش گذاشته است.

امـام, در پـاسـخ کسانى که به امام پیشنهاد مى کردند با دشمن بعثى سازش کرده و بـراى جـلوگیرى از خسارت بیش تر, به خواسته هاى نامشروع صدام و هم پیمانهاى او تن دهد, مى گوید:

(و آنـهـا که به ما اشکال مى کنند که چرا سازش نمى کنید, با این قدرتهاى فاسد, آنـهـا از باب این که همه چیزرا با چشم مادى ملاحظه مى کنندو آنها نمى دانند که انبیا خدا چه رویه اى داشتند با ظالم, چه طور بر خورد مى کردند, یا مى دانند و خـودشـان را به کورى و کرى مى زنند. سازش با ظالم,ظلم بر مظلومین است. سازش با ابـرقـدرتها ظلم به بشر استو انبیاى عظام, تا آن جا که توانستند جدیت کردند که ظـلـم را از این بشر بزدایند, به موعظه, به نصیحت, به امر به معروف, به نهى از مـنکر, به (انزلنا الحدید و فیه باس شدید), (آخر الدواء الکى) آخر دوا این است که داغش کنند. شمشیر آخر دواست.)43

 5. مـبارزه با باغیان (گردنکشان): آنان که علیه نظام مشروع اسلامى برخاسته اند, آنـان کـه قصد سست کردن و یا براندازى نظام را دارند, آنان که بلوا مى آفریند, رعـب و وحـشـت ایـجـاد مـى کـند, امنیت عمومى را به خطر مى اندازند و در جامعه مـفـسـده, مـى انـگـیزند, به بازگشت از شر انگیزى فراخوانده شوند و در صورت پا فـشـارى, بـه مـبـارزه با آنان برخاست, تا مرز درماندگى و از هم پاشیدن تشکل و هـسته مرکزى آنان پیش رفت. درباره این افراد, اسلام شدیدترین دستورهاى جزایى را به حسب موارد و شرایط و چگونگى فساد, صادرکرده است:

(انـمـا جـزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فى الارض فسادا ان یقتلوا او یـصـلـبـوا او تـقـطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزى فى الدنیا و لهم فى الاخره عذاب عظیم.)44

جـزاى کـسانى که با خدا و پیامبرش جنگ مى کنند و در زمین به فساد مى کوشند, آن اسـت کـه کـشـته شوند, یا بردار گردند یا دستها و پاهایشان یکى از چپ و یکى از راسـت بـریـده شود, یا از سرزمین خود تبعید شوند, اینها رسواییشان در این جهان است و در آخرت نیز, به عذابى بزرگ گرفتار آیند.

بـه نـظر امام, حاکم اسلامى برابر گونه جرم و جنایت و گونه ستیز و گردنکشى, یکى از مـجـازاتهاى چهارگانه را اجرا مى کند و اگر محاربى که دستش به خونى نیالوده و امـوالـى را از مـیـان نبرده باشد, اگر پیش از آن که به او دست یابند خود را تسلیم کند و از کار زشت خود پشیمان گردد بخشوده مى شود.45

مسلمانان وظیفه دارند گردنکشان و مفسدان را به صلح و آرامش فراخوانند و اگر به کار خود ادامه دادند با آنان بجنگند.46

عـلى(ع) کسانى که در بصره علیه نظام اسلامى به ستیز برخاسته و منطقه را به آشوب کـشـیـده بودند, دعوت به صلح و سازش کرد. بارها به آنان پیغام داد پس از اتمام حجت, با آنان جنگید و آتش فتنه را خاموش کرد.

هـجـوم همه جانبه گروهکهاى ستیزه گر علیه نظام اسلامى در آغاز انقلاب و نیز هجوم رژیـم بعث عراق به سرزمین ایران, نمونه بارز فساد و محاربه با خداوند و پیامبر بـود. در بـامداد انقلاب و هنوز که چند روزى از شکست شاه سپرى نشده بود, خواسته هـاى سـیـاسـى گـروهـکها از انقلاب اسلامى آغاز شد و کشور از همه سو, مورد تهاجم گـروهـکهاى غیرقانونى قرار گرفت. حزب دموکرات, کموله, رزگارى, پیکار و فدائیان وو با حمله مسلحانه به تصرف پادگانها و مراکز دولتى کردستان دست زدند47 و چنین آشـوبـهـایـى در دیگر نقاط ایران, چون: خرمشهر و گنبد, براى تجزیه ایران اسلامى شـعـلـه کشید. گروههاى ستیزه جو و محارب و باغى بر حکومت اسلامى در کردستان, به دسـتور آمریکا, در پى آن بودند که اسلام را براى همیشه از کردستان برانند و این خـطـه از مـیـهن اسلامى را به پایگاهى براى اربابان غربى و شرقى خود بدل سازند.

ادامه دارد.. .

امـام, بـا ارائه نمونه هایى از تاریخ صدر اسلام, ابراز مى دارد: جنگهاى پیامبر بـا کـافـران, بیش تر جنبه دفاعى و بازدارندگى داشته است. کفار قریش همواره در انـدیـشـه تـهاجم به ام القراى اسلام و نابود کردن هسته مرکزى مسلمانان بودند و اگـر مـسـلـمانان به استقبال خطر نمى شتافتند و فتنه گریهاى کافران قریش را بى پاسخ مى گذاشتند, در خانه خود محاصره و نابود مى شدند.37

2. برداشتن بازدارنده ها از سر راه دعوت: از دیگر دلیلهایى که به جهاد مشروعیت مـى دهـد, بـرداشـتن بازدارنده ها از سر راه دعوت است. اسلام, دینى است جهانى و مـسـلـمانان وظیفه درند پیام توحید رهایى بخش را به دیگران ابلاغ کنند و مرزهاى فـکـرى و عـقـیـدتى اسلام را بگسترانند. براى این ماموریت, مى بایست آزادى دعوت وجـود داشـتـه بـاشد. اگر نظام شرک و الحاد با تکیه بر این اندیشه, مردم را به بـنـد کشیده باشد و به مردم ستم روا دارد و از گسترش اسلام جلو بگیرد, مسلمانان وظیفه دارند این, بازدارنده را از میان بردارند. در واقع این نوع جهاد, مبارزه با اختناق و استبداد است.

امام بر این نظر است که جنگهاى پیامبران و نبردهاى رسول اکرم(ص), بیش تر, براى از بین بردن بازدارنده هاى نشر توحید در جهان انجام گرفته است:

(و انبیا که جنگ مى کردند با مخالفین توحید, مقصدشان این نبوده که جنگ بکنند و طـرف را از بـیـن بـبـرندو آنها مانع بودندو رسول اکرم(ص) مقصدشان این نبود که مـشـرکـین مکه را از بین ببرند و یا مشرکین جزیره العرب را از بین ببرند, مقصد ایـن بـود کـه دین اسلام را منتشر کنند و حکومت حکومت قرآن باشدو آنها چون مانع بودندو منتهى به جنگ مى شد و معارضه.)38

 3 . جهاد ابتدایى: در دید امام, جهاد ابتدایى ویژه روزگار حضور معصوم است, هدف از آن گـسترش توحید و یکتاپرستى است. امام شرح مى دهد: این بخش از جهاد نیز به انـگـیزه جهانگشایى و رسیدن به مال و منال انجام نمى گیرد, بلکه رزمندگان براى هـدفهاى برتر, از جان و مال و آسایش خود مى گذرند. جهاد مبارزه با شرک و چپاول اسـت.39 دفـاع از حـقـوق انـسـانى انسانها, به هدف آزاد کردن اندیشه ها از بند خـرافـات و چیرگى خدایگان گوناگون. پیام مسلمانان صدر اسلام به ملتهاى دیگر این بود: ما آمده ایم شما را از بندگى و بردگى خدایان و اربابان گوناگون نجات دهیم و بندگى خداوند یکتا را به شما هدیه کنیم.

 4. دفـاع از سـتـمـدیـدگـان: از دیـگر انگیزه هاى جهاد است. مبارزه با کسان که انـسـانـها و جامعه هاى بشرى را به بند مى کشند و منابع اقتصادى و انسانى آنان را بـه یغما مى برند وو جهاد براى گسترش عدالت اجتماعى, پس از شعار توحید, مهم تـرین برنامه هاى پیامبران است. رسولان خدا براى نبرد با فرعونیان و قارونیان و سـتـمکاران, توده ها را بسیج کردند و با نبردهاى خونین طاغوتهاى روزگار خود را برانداختند و مستضعفان را به حکومت نشاندند:

(تـمـام انبیا, از صدر بشر و بشریت براى این بوده است که جامعه را اصلاح کنند و فـرد را فـداى جـامـعه مى کردندو خداى تبارک و تعالى مى فرماید که انبیا را ما فـرستادیم, بینات به آنها دادیم, آیات به آنها دادیم, میزان برایشانو فرستادیم (لـیـقـوم الـنـاس بـالـقـسط)40 غایت این است که مردم قیام به قسط بکنند عدالت اجـتماعى در بین مردم باشدو دنبالش هم مى فرماید: (و انزلنا الحدید) تناسب این چـیـست؟ تناسب این است که با حدید باید اینها انجام بگیرد. با بینات, با میزان و با حدیدفیه باس شدید.)41

مـبـارزه بـا ستمگریها, مهم ترین انگیزه امام در مبارزه با استکبار جهانى بود. امـام امـت بـراى یـارى سـتمدیدگان فلسطین و لبنانى و دفاع از عزت مسلمانان به یـارى آنـان شـتـافـت و اعلام کرد: دفاع از مستضعفان مرز نمى شناسد و اگر در هر گـوشـه از جهان ستمدیده اى از ما فریاد خواهى کند وظیفه داریم در صورت توان او را یارى کنیم. این اصل مهمى بود که امام بر سر آن حاضر به سازش نبود. امام, در بـرابـر کـسانى که خواهان سازش با غرب بودند و شعار مبارزه و مذاکره با امریکا سـر مـى دادنـد و نـیـز در بـرابر آن دسته که سازش مصلحت جویانه را پیشنهاد مى کـردنـد و مـى گـفـتـند سرسختى نشان دادن ما را منزوى مى کند, به شدت ایستاد و هـرگـونه سازش و باج دهى به امریکا را رد کرد42 و بر آن بود که ملت ما فشارهاى اقـتـصـادى را بـه جان خریده و ذلت سازش با امریکا را نپذیرفته و شرایط تحمیلى غرب, چون شرکت در صلح خاورمیانه و شناسایى اسرائیل را نمى پذیرد.

ادامه دارد.. .

در بـیـنش قرآنى امام خمینى, هدف از جنگ, از بین بردن فتنه است. امام در برابر شعار توده مردم در دوران دفاع مقدس: جنگ جنگ تا پیروزى, یادآور مى شد: (جنگ جنگ تا رفع فتنه, قرآن مى فرماید: وقاتلوهم حتى لاتکون فتنه29. همه بشر را دعوت مى کند براى رفع فتنه.)30

جـهـاد در مـنـطق قرآن قانونى است خدایى و مقدس که از روى ناگزیرى و براى اصلاح جـامـعـه و پدید آوردن جامعه اى توحیدى و رسیدن به صلح پایدار, تشریع شده است.

در بـیـنش قرآنى امام خمینى, هدف از جنگ, از بین بردن فتنه است. امام در برابر شعار توده مردم در دوران دفاع مقدس: جنگ جنگ تا پیروزى, یادآور مى شد: (جنگ جنگ تا رفع فتنه, قرآن مى فرماید: وقاتلوهم حتى لاتکون فتنه29. همه بشر را دعوت مى کند براى رفع فتنه.)30

در قـرآن فـتـنـه, بـه مـعـنـاى آزمـایش31, بلا و عذاب32, فریب و اغوا33, ستم و بـیـدادگـرى34 و شـرک به کار رفته است. همه این معانى یک ریشه دارد و آن عبارت اسـت از: فـشـار و اختناق, گمراهى و توطئه, بدبین کردن مردم به اسلام و جلوگیرى از دعوت به دین, و بستن راه برحقیقت.

احترام به مال و جان انسانها ضرورت دارد, ولى پاسدارى از کرامت و حقوق انسانى, مـانـند: عدالت اجتماعى و ستیز با ستم, آزادى و حریت انسانى, خداپرستى و آزادى تـبـلـیغ دین, صلح و امنیت عمومى وو از آن بالاتر است. براى نجات ارزشهاى والا و نـجـات انـسان و دفاع از حقوق عمومى, باید شمارى از مردم جان خود را فدا کنند.

در مـنـطق اسلام, جهاد, نه مبارزه براى گستراندن قلمرو و رسیدن به مال و ثروت و زمین که مبارزه براى خدا و خدمت به خلق اوست.

1. دفـاع: اگـر دشمن به سرزمینهاى اسلام هجوم آورد, بر همه مسلمانان, در هر کجا بـاشـنـد, واجـب اسـت از حـوزه اسـلام دفـاع کنند و اسلام و مسلمانان را از سلطه بـیـگـانگان نجات دهند. در منطق امام, چیرگى کافران و بیگانگان تنها هجوم و یا اشـغـال نـظـامـى نـیـست که سلطه سیاسى و اقتصادى و فرهنگى دیگران بر مسلمانان پـذیـرفته نیست و بر مسلمانان لازم است در صورت امکان و آماده بودن شرایط, براى دفاع از عزت اسلامى با حاکمیت کافران بستیزند.35

نظام اسلامى و مسلمانان مى باید چنان توانمند باشند که دشمن خیال تاخت و تاز به آنـهـا را در سر نپروراند. اگر دشمن, در اندیشه هجوم به سرزمینهاى اسلامى است و مـقدمات آن را تدارک مى بیند, مسلمانان باید به او مهلت ندهند و پیش از این که بـه مـرزهاى اسلام حمله ور گردد, رو در روى او قرار گیرند با همان حربه هایى که دشمن علیه مسلمانان استفاده مى کند, او را از هجوم, باز دارند.

عـلى(ع) به سپاهیان خود مى فرمود: چرا منتظر مى مانید دشمن به سرزمین شما حمله بـرد و در خـانه با شما درگیر شود, بلکه شما باید پیش از رسیدن دشمن بر او راه بندید و او را در خانه اش مشغول سازید: (وقلت لکم اغزوهم قبل ان یغزوکم فما غزى قوم قط فى عقر دارهم الا ذلوا.)36

و گـفـتـم: با آنان بستیزید, پیش از آن که بر شما حمله برند و بگریزند. به خدا سـوگـنـد بـا مردمى در استانه خانه شان نجنگیدند, جز آن که جامه خوارى بر آنان پوشیدند.

امـام امت, به پاسداران نظام اسلامى پیشنهاد مى دهد: پرواى دشمن را داشته باشید و مـسـتکبران و بدخواهان انقلاب اسلامى را در مرزهاى آنان مشغول سازید. آنان اگر در آرامـش یـابـنـد و جـنـایـتـکارانى چون اسرائیل خیالشان از سوى فلسطینیان و لـبـنانیان, آسوده باشد, به سوى ما خواهند آمد و با محاصره همه جانبه ما را در چهار دیوارى خود خفه خواهند ساخت.

ادامه دارد.. .

6. به کارگیری ابزاری روشنفکرنماها و احزاب

دشمن که برای نابودی این هویت دینی از همه ترفندها و حیله‌ها اسـتـفـاده کـرده بـود، ایـن بـار بـه فـکـر اسـتـخـدام تـعـلیـم یـافـتـگـانِ فـرهـنـگ غرب، یعنی روشـنـفـکـرنـمـاهـای وابـسـته افتاد. این افراد وابسته که توسط بیگانگان انتخاب می‌شوند، نسل جوان را آماج تیرهای زهرآگین استعمار قرار می‌دهند و ضمن دفاع از فرهنگ غربی و ره آورد آن، دیـن و فرهنگ دینی را زیر سؤ ال می‌برند. رهبری در مورد روشنفکر درایران می‌فرماید: "من بارها گفته‏ام که روشنفکری در ایران، بیمار متولّد شد. مقوله روشنفکری، با خصوصیّاتی که در عالم تحقّق و واقعیّت دارد - که در آن، فکر علمی، نگاه به آینده، فرزانگی، هوشمندی، احساس درد در مسائل اجتماعی و بخصوص آنچه که مربوط به فرهنگ است، مستتر است - در کشور ما بیمار و ناسالم و معیوب متولّد شد. چرا؟ چون کسانی که روشنفکران اوّلِ تاریخ ما هستند، آدمهایی ناسالمند. "

برخی راه حل‌های مبارزه با دشمن در بیانات مقام معظم رهبری :

از مهمترین راه حل مبارزه با دشمن ازمنظر و نگاه رهبری، توجه به سه اصل اساسی است:

1. هوشیاری و درک موقعیت

2. جرأت اقدام و نترسیدن از سختی‌ها و خطرها

3. ایمان و امید به آینده

ایشان نسبت به این سه اصل می‌فرماید " هوشیاری و درک موقعیت ـ جرأت اقدام و نترسیدن از سختی‌ها و خطرها ـ و ایمان و امید به آینده سه درس مهم [هستند] این درسهای مهم، راهگشای امروز و آینده ملت و کشور است ".

ایشان از یک طرف از مردم می‌خواهد که هوشیار باشند زیرا "دشمن گاهی با ده واسطه یک فرد ساده لوح و بیچاره‏ای را تحریک می‏کند که حرفی را بزند و یا موضعگیری غلط و ناشیانه‏ای را انجام دهد؛ و ممکن است چنین فردی، حتی خودش هم نداند که عامل دشمن است. بنا بر این باید هوشیار بود؛ و من امیدوارم که ملت ایران در شناخت دشمن اشتباه نکند. دشمن، استکبار جهانی است. دشمن، آمریکاست و دشمن، صهیونیستها هستند. "

وازطرف دیگرعلاوه برهوشیاری وآگاهی مردم، آمادگی لازم جهت مبارزه با دشمنان اسلام را داشته باشند. " ملت ایران به همان نسبت که دشمن، روشهای خود را در توطئه علیه ایران اسلامی پیچیده‏تر می‏کند، باید بر هوشیاری و آگاهی خود بیفزاید و با آمادگی معنوی، فکری، سیاسی و حفظ وحدت و اتصال و ارتباط با یکدیگر، چهره دشمن را در هر لباسی که هست، شناسایی کند.

منبع:فارس

3. ترویج آزادی وارداتی

از شیوه‌های دیگر دشمن در جهت رسیدن به مقاصد و نیّات پلید خویش، ترویج آزادی وارداتی (اشـاعـه بـی بـنـد و بـاری و فـساد) می‌باشد. جریان تاریخی فروپاشی تمدن اسلامی در (اندلس ) سند گویایی است که پرده از حرکات پنهانی دشمن برمی دارد. مقام معظم رهبری معتقد است درتفکر اسلامی و مکاتب غربی تفاوتهای اصولی واساسی دربیان مرزهای آزادی و تعیین چارچوب ان وجود دارد. و اگر بخواهیم نسبتی بین تفاوت آزادی درغرب و اسلام ارائه دهیم این نسبت عموم و خصوصی من وجه خواهد بود. "درتفکر اسلامی و مکاتب غربی تفاوت‌های اصولی و اساسی دربیان مرزهای آزادی و تعیین چارچوب آن وجود دارد.... اسلام در برخی از زمینه‌ها دایره را از این محدودتر می‌کند و در بعضی از زمینه‌ها آن را گسترش می‌دهد و به اصطلاح طلبگی‌، بین نظر اسلام و نظر رایج دردنیای غرب درباب، آزادی، عموم و خصوص من وجه است. دربرخی ازچیزها مانظر غرب رابسیار محدود، تنگ بینانه و دربعضی ازامور آن رابیش ازحد وسعت یافته و نزدیک به بی بند و باری می‌دانیم

ایشان می‌فرماید "یک انسان برای اینکه آزاد باشد کافی نیست که زیرسلطه انسان دیگر یا حکومت جبارنباشد، بلکه لازم است که زیر سلطه قوه غضبیه و شهویه خودش هم نباشد انسانی که براثر ضعف،ترس، طمع، حرص و شهوات نفسانی مجبور می‌شود تحمیلات و محدودیتهایی را قبول کند آن انسان هم درحقیقت آزاد نیست "

4. تفرقه افکنی

از قدیمی ترین و مؤ ثرترین شگردها و شیوه‌ها جهت مقابله با یک حکومت و در نهایت براندازی آن، ایجاد (تفرقه ) در بین اقشار گوناگون آن ملت می‌باشد.

دشمنان جمهوری اسلامی، از همان آغاز، به این شیوه روی آوردند.رهبری می‌فرماید. " استکبارتلاش می‌کند تک تک دولت‌ها و حکومت‌های اسلامی را با چیزهای جزیی و با وعده ای واهی ازبدنه دنیای اسلام جدا کند ووضع همین چیزی می‌شود که هم اینک درجهان اسلام وجود دارد "

5. ایجاد ناامنی و هرج و مرج

از دیگر شیوه‌های دشمن جهت مقابله با نظام اسلامی، ایجاد ناامنی و هرج و مرج می‌باشد. ایجاد نـاامـنـی زمـیـنـه مـنـاسـبـی بـرای تـضـعـیـف روحـیـه مـقاومت و ایستادگی مردم خواهد بود و توجه کارگزاران نظام را از موضوعات کلیدی و اصلی به موضوعات فرعی و جنبی سوق می‌دهد.

دلسـرد و ناامید کردن مردم، ایجاد حس بی اعتمادی نسبت به مسؤ ولان نظام، اعلام وجود مشکلات، مـوانـع و تـنـگـناهای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی و القای این که این مشکلات حـل نـشـدنی است، برخی از مواردی است که با پیروزی انقلاب اسلامی از طریق دشمن، در جهت ایـجاد ناامنی به کار گرفته شد. "امروزاگر دردنیا ظلم وجود دارد، اگرسلطه وجود دارد، امروز اگرتمدن خشن غربی، دنیا را پرکرده است وغارت اموال ملتها به وسیله مراکز جهانی وجود دارد، اینها به خاطر وجود هرج ومرج وانزوای اخلاق انسانی است "

ادامه دارد.. .

فـقـه قـابـلیـت اجـرا در هـمـه زمـان‌ها را نـدارد و حکومت دینی به معنی اجرای احکام شریعت نیست

": استکبار در سی سال اخیر همه امکانات سیاسی ـ اقتصادی و نظامی خود را برای نابود کردن انقلاب اسلامی به کار گرفته است اما به این نتیجه رسیده که حمایت بی دریغ ملت و اتکای نظام اسلامی به ایمان عمیق مردم، از بین بردن جمهوری اسلامی را ناممکن کرده است و به همین علت با همه توان، خنثی کردن وجهه ضداستکباری و کاهش محتوای دینی و روح انقلابی نظام را دنبال می‌کند که این واقعیت هوشیاری کامل ملت و مسئولان را می‌طلبد "

5. تفکیک دین از سیاست

پـیـروزی انـقـلاب اسـلامـی ایـران توانست معادلات سیاسی جهان را برهم زده و با ارائه نوعی حـکـومـت دینی، دین را در تمام عرصه‌ها مطرح کند. ظهور این حکومت دینی که بیانگر جامعیت دین اسلام بود، بیگانگان را به فکر مقابله با این جریان دینی انداخت.

"دشمنان اسلام درطول یک قرن و نیم گذشته سعی کرده بودند اسلام رابه طورکلی ازعرصه زندگی جامعه بیرون رانده و باطرح نظریه جدایی دین ازسیاست، دینداری رافقط پرداختن به عبادت و اعمال شخصی قلمداد کنند و با حذف اسلام ازصحنه سیاست جهان، کشورهای اسلامی راعرصه غارتگری‌ها و تاخت و تازهای سیاسی خود نمایند. "

6. شکست و نابودی اسلام و نظام اسلامی

ایـمـان و بـاورهـای دیـنـی مـسـلمـانـان هـمـواره مـهم ترین نقش در پیروزی مسلمانان و حفظ روحیه ایستادگی و مقاومت ملت‌های مورد ستم بوده است. باید اذعان کرد پیروزی انقلاب اسلامی نوید حضور دوباره دین و نظام مبتنی بر احکام دینی را بشارت داد.

تـاریـخ گـواه خـوبـی بـر این ادعا است که استکبار جهانی و وابستگانش نسبت به انقلاب‌ها و نـهـضـت‌هایـی کـه مـبـتنی بر مکتب بوده اند سخت دشمنی کرده، حیات این انقلاب‌ها را مساوی با زوال و نابودی خود می‌دانند. " آنچه که بدخواهان ودشمنان این ملت درپی آن هستند، سلب این انگیزه وایمان ازمردم است "

برخی از شیوه‌های دشمن در مبارزه با نظام اسلامی در بیانات مقام معظم رهبری :

در مـوضـوع دشـمـن شـنـاسـی، تـوجه به شیوه و روش دشمنان در جهت براندازی نظام اسلامی بسیار مهم است. ازمهمترین شیوه دشمن عبارتنداز؛

1. تحقیر فرهنگ اسلامی

دشمن به خوبی درک کرده است که اگر ملتی از نظر فرهنگی، اتکاء به فرهنگ خود نداشته باشد زمینه فروپاشی استقلال فکری آن‌ها و در نتیجه پذیرفتن همه نوع زمینه‌های استعماری توسط آنان، فراهم خواهد بود. رهبر انقلاب، تهاجم و شبیخون فرهنگی را از جمله علائم تلاش جبهه استکبار برای بی محتوا کردن نظام اسلامی خوانده و تأکید کرد "درک هوشمندانه این موضوع و دفاع از "ارزشهای اسلامی و انقلابی "، وظیفه اینجانب و مردم است که به فضل الهی، مردم، امروز با هوشیاری، درک بالا و قدرت تحلیلِ تحسین برانگیز، در صحنه حاضرند "

2. استفاده از روش‌های گوناگون تبلیغی

تـبـلیغات و جنگ روانی از کارآمدترین روش‌های دشمن برای دست یابی مجدد به منافع از دست رفته خود در ایران است. رهبری می‌فرماید. " یکی ازتوطئه‌ها و تهدید‌های دشمن، ایجاد اختلاف بین و دردرون کشورهای اسلامی است. در واقع، بهترین ابزار و وسیله‌ای که دشمن دراختیاردارد، این است که بین مسلمین اختلاف ایجاد کند "

ادامه دارد.. .

2. تضعیف ارکان نظام اسلامی

بـعـد از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از نهادهای خودجوش انقلابی،فعّالیّت‌های خود را شروع کرده، و با الهام از رهنمودهای رهبری نظام به کار خود ادامه دادند. از جمله اهداف دشمن در جهت براندازی نظام اسلامی، تضعیف و تخریب این ارکان نظام می‌باشد که نقش مهمّی در تداوم پیروزی انقلاب ایفا می‌کردند. ازمهمترین اهداف دشمن در این زمینه تضعیف اصل ولایت فقیه بوده است. اصل ولایت فقیه به عنوان مهم ترین رکن نظام جمهوری

اسلامی به شمار می‌رود؛ اصلی که نظام اسلامی را یک نظام دینی قرار داده و سببِ امتیاز آن از نظام‌های مـوجـود دنـیـا شـده اسـت ؛ بـه همین دلیل این رکن مورد هجوم دشمن قرار گرفته،که گاه توسط عوامل داخلی دست به انجام آن‌ها می‌زند. رهبری دراین باره می‌فرماید. " استکبار جهانی این بار تصور کرد که می‏تواند روش مؤثرتری را برای مبارزه با انقلاب اسلامی تجربه کند و بر همین اساس پس از مطالعه زیاد به این نتیجه رسید که باید رهبری انقلاب را هدف قرار دهد، زیرا می‏داند که با وجود یک رهبر مقتدر در ایران اسلامی، همه توطئه‏های آنها نقش بر آب خواهد شد. "

ایشان درادامه می‌فرماید "رهبری یعنی آن نقطه‏ای که مشکلات لاعلاج دولت به دست او حل می‏شود، نفس او حقیقت را برای مردم روشن و توطئه دشمن را بر ملا می‏کند، تبلیغات دروغ و ترفندهای گوناگون دشمن را افشا می‏کند و به مردم امید می‏دهد. در برابر توطئه سیاسی بین‏المللی می‏ایستد و تمامیت انقلاب را در مقابل توطئه‏گران قرار می‏دهد و دشمن را وادار به عقب نشینی می‏کند، رهبری در برابر اختلاف‏افکنیهای دشمن، مایه الفت و مانع تفرقه می‏شود و دستها را در دست هم می‏گذارد. "

3. تضعیف روحانیت

بـی‌تـردیـد حـضـور روحانیتِ آگاه و متعهد، در خیل عظیم نیروهای مردمی، نقش مهمی در پیروزی انـقـلاب اسـلامـی ایـفا کرد. پیش قراولانی که در راه اعتلای کلمة اللّه و احیای اسلام ناب محمدی (ص ) از هـیـچ کـوشـشی دریغ نکرده و هم چون مراد و مقتدای خود، جان بر کف پذیرای هر گونه خـطر گردیدند. به همین دلیل هم آماج حملات دشمنان و وابستگان آن‌ها قرار گرفتند. ازاین رو رهبری می‌فرماید. " دشمنان اسلام از مقابله با نظامی که منافع نامشروع استکبار را در منطقه برهم زده است، دست نخواهند کشید و با آن آشتی نخواهند کرد. تجربه‏های شکست‏خورده آنان سبب شده است که روشهای خود را در مقابله با ملت ایران پیچیده‏تر کنند و امروز به این نتیجه رسیده‏اند که برای زدن و کوبیدن انقلاب، باید به سراغ حوزه‏های علمیه و دانشگاهها و یا یک فرد معمم بروند، تا بلکه از طریق آنها به هدف خود برسند، اما توطئه‏گران از بیداری حوزه و دانشگاه و هوشیاری بزرگان این کشور غافل بودند. "

4. القای ناکارآمدی دین

القای ناکارآمدی دین، از سوژه‌های مهمی بود که در جهت از بین بردن هویت دینی نظام اسلامی توسط بیگانگان در دستور کار قرار گرفت. طرح شبهاتی در خصوص محدودیّت قلمرو احکام دیـنـی و نفی جاودانگی احکام اسلامی، نمونه ای از این حرکت دشمن در جهت القای ناکارآمدی دین محسوب می‌گردد که در ذیل به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود.

اسلامِ هزار و چهارصد سال پیش در مورد مفاهیم اجتماعی امروز نظر ندارد و اگر هم مطلبی داشته باشد قرائت‌ها از آن متفاوت است و در تعارضِ با هم، همه ساقط می‌شوند.

ادامه دارد.. .

به همین مناسبت مقام معظم رهبری در موضوع فناوری هسته ای نیز به عده ای که در داخل کشور همان حرف های دشمن را تکرار می کنند نصیحت کرده و فرمودند: «عده ای می نشینند همان حرف دشمن را تکرار می کنند که: آقا! چه لزومی دارد؟... همانهایی که ملی شدن نفت را که به وسیله دکتر مصدق و مرحوم آیت الله کاشانی انجام گرفت، امروز تمجید می کنند- که آن کار، نسبت به این کار کوچک بود؛ این از او بزرگتر است- همانها امروز نسبت به انرژی هسته ای همان حرفی را می زنند که مخالفین مصدق و کاشانی آن روز می گفتند.

در این زمینه مواضع برخی جریانات سیاسی داخلی که در واقع با موضع گیری خود بخشی از عملیات روانی دشمن را در داخل کشور کلید می زنند قابل تأمل است که چگونه پس از صدور قطعنامه 1737 شورای امنیت بر علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران برخی احزاب و جریانات سیاسی با اتخاذ مواضع منفعلانه در جهت اهداف جنگ تبلیغاتی و روانی دشمن گام برمی دارند که بعنوان نمونه می توان به بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اشاره نمود که در بخشی از آن آمده است: «دولت نهم با افراطی گری و بی منطقی خود در حوزه سیاست خارجی و پرونده هسته ای، مصالح و منافع یک کشور را در معرض تاراج قرار داده است. »

این درحالی است که در همین ایام روزنامه واشنگتن پست با سرزنش اعضای دائم شورای امنیت می نویسد: «این شورا به جنگ اراده یک ملت رفته است و برگ برنده جمهوری اسلامی ایران در چالش هسته ای با غرب، به میدان آمدن خواست و اراده ملی است، اراده ای که چون متکی بر پشتوانه یک ملت است به هیچ وجه شکستنی نیست. »

سلب اعتماد مردم از مسئولین و دولت، خواست دیگر دشمن

از جمله نکات مهم دیگری که رهبر معظم انقلاب از آن بعنوان خواست دشمنان نام بردند تلاش آنان برای سلب اعتماد مردم از مسئولین و دولت می باشد و در این زمینه ضمن حمایت خاص از تلاشهای بی وقفه دولت فرمودند: «اعتماد به مسئولین کشور، اعتماد به دولت، همان چیزی است که دشمنان می خواهند نباشد دشمنان می خواهند مردم به دولت- که مسئولیت اداره امور کشور را دارد- بی اعتماد باشند، سعی کنید این نقشه دشمن را خنثی کنید. من از دولت حمایت می کنم از همه دولتهای بر سرکار و منتخب مردم حمایت کردم، بعد از این هم همین خواهد بود؛ از این دولت هم به طور خاص حمایت می کنم، این حمایت، بی دلیل و بی حساب و کتاب نیست، اولاً جایگاه دولت در نظام جمهوری اسلامی و در نظام سیاسی کشور ما جایگاه بسیار مهمی است، ثانیاً بیشترین مسئولیتها را دولت بر دوش دارد، بعد هم این جهت گیری های دینی و این ارزشگرایی انقلابی و اسلامی خیلی ارزش دارد سخت کوشی، تلاش فراوان، ارتباط با مردم، سفرهای استانی، جهت گیری عدالت ورزی مردمی، اینها خیلی قیمت دارد و من قدر این کارها را می دانم، من به خاطر این چیزها از دولت حمایت می کنم. »

مقام معظم رهبری برخی ازراهکارهایی که دشمنان در جهت براندازی نظام به آن رو آورده اند، را اینگونه بر شمرده اند :

1. تضعیف و تخریب باورهای دینی.

حـفـظ هـویـت فـرهـنـگـی و دیـنـی نـشـانـه ای از شـخـصـیـت و استقلال ملت‌هاو تضعیف آن نشانه وابستگی ملت‌ها است. اعتقاد به حفظ (هویّت دینی ) و دفاع از آن تـا پـای جـان، نـظـام نـوپای جمهوری اسلامی را برپا کرد و آن را در برابر تهاجمات گـونـاگـون دشـمـن، مـقـاوم و پایدار نمود. اگر دشمن بتواند این اعتقاد را از ذهن مردم بزداید، مـقـاومـت‌ها و ایـثـارهـا و فداکاری‌ها هم به دنبال آن از بین خواهند رفت و کشور دوباره در سلطه اجانب قرار خواهد گرفت. آیت الله خامنه ای در این باره می‌فرماید: "آنها حاضرنیستند ببینند درمقابل چشمشان پرچم دین و دمکراسی روی یک علم برافراشته شود. سعی آنها این است که بین مردم سالاری و دین فاصله ایجاد کنند. " و براین اساس " تلاش دشمن این است که مردم را ازنظام اسلامی دلسرد و پایه‌های ایمان و عقیده وعمل دینی را درمردم سست کند. "

ادامه دارد.. .

تشریح ابعاد مختلف دشمن بیرونی و برنامه های آن

رهبر معظم انقلاب دشمن بیرونی ملت ایران را نظام سلطه بین المللی دانسته و جنگ روانی، جنگ اقتصادی و همچنین مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی کشور را ازجمله محورهای مهم برنامه های دشمن بیرونی ارزیابی نمودند «دشمن بیرونی عبارتست از نظام سلطه بین المللی، یعنی همان چیزی که به آن استکبار جهانی می گوییم... امروز مظهر این دشمن عبارتست از شبکه صهیونیسم جهانی و دولت کنونی ایالات متحده آمریکا. »

«امروز دشمنان بیرونی ما هم برای ملت ایران نقشه دارند. ما سیاست های پنج ساله خودمان را تعریف می کنیم، افق چشم انداز بیست ساله را تعریف می کنیم، برای اینکه راه را مشخص کنیم، دشمن ما هم همین طور، او هم برای ما برنامه دارد، او هم سیاستی دارد، باید سیاست او را بشناسیم. من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه می کنم: «اول جنگ روانی، دوم جنگ اقتصادی و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی. »

تشریح ابعاد مختلف جنگ روانی دشمن

یکی از مهمترین ابعاد جنگ دشمنان بیرونی، بهره گیری از جنگ روانی می باشد که در آن تلاش بر این است که با طراحی قبلی و حتی المقدور بدون بکارگیری از ابزار نظامی به نتایج موفقیت آمیز یک جنگ تمام عیار در عرصه دیپلماسی، سیاسی فرهنگی اجتماعی دست یافت در تعریف جنگ روانی آمده است: «عملیات روانی شامل اقداماتی از پیش تعیین شده برای انتقال اطلاعات و شواهد معین به مخاطبین با هدف تأثیرگذاری بر احساسات، انگیزه ها، اهداف و نیز تأثیر بر رفتار دولت ها، سازمان ها، گروهها و افراد می باشد. »

 

آنچه می توان از آن بعنوان مهمترین محورهای عملیات روانی دشمن در کلام رهبر معظم انقلاب نام برد عبارتند از:

1- مرعوب کردن مسئولین، شخصیتهای سیاسی و نخبگان کشور

2- تضعیف اراده عمومی مردم.

3- تغییر درک صحیح مردم از واقعیت های موجود جامعه.

4- سلب اعتماد ملت از مسئولین کشور.

5- ترویج شایعه تحریم و فشار اقتصادی بر کشور.

6- ترویج شایعه بکارگیری ابزار خشونت بر علیه ملت ایران.

7- عوض کردن جای متهم و مدعی با ابزار تبلیغاتی و رسانه ای.

8- ترساندن ملت های منطقه از ملت ایران و انقلاب اسلامی.

9- دامن زدن به اختلافات مذهبی، قومی، جناحی، سیاسی و رقابت های صنفی

یکی از ابزارهای مهم دشمن در جنگ روانی ایجاد اختلاف و تشتت آراء در بین یک ملت با بهره گیری از گروهها، شخصیت ها و جریانات سیاسی وابسته به خود می باشد که رهبر معظم انقلاب در کلام خود این دسته از عناصر سیاسی را نصیحت دوستانه نموده و فرمودند: «من به همین مناسبت به عناصر سیاسی داخلی هم دوستانه نصیحت می کنم، مراقب باشند، طوری حرف نزنند، طوری موضعگیری نکنند که به مقاصد دشمن در این جنگ روانی کمک شود. »

ادامه دارد.. .

رهبر فرزانه انقلاب:در یک تقسیم بندی کلی دشمنان ملت بزرگ و انقلابی ایران را در شرایط کنونی می توان به دو بخش دشمنان درونی و بیرونی تقسیم نمود «ما دو دشمن داریم؛ یک دشمن، دشمن درونی است، یک دشمن، دشمن بیرونی است. دشمن درونی خطرناک تر است.

ضرورت دشمن شناسی

بی شک دشمن شناسی از محوری ترین مباحث در موضوع دفع تهدیدها و دفاع از یک ملت بشمار می آید. چه بسا امتهایی که در طول تاریخ در اثر غفلت از دشمنان و فقدان آگاهی و بصیرت لازم سیاسی و اجتماعی در شناخت توطئه های بیگانگان و اتخاذ مواضع به موقع و صحیح توسط نخبگان و خواص آن جامعه به سرنوشتی هلاکت بار منجر گردیده اند.

امیر مؤمنان علی(ع) در کلام خود دراین باره می فرمایند: «من نام عن عدوه انبهته المکاید.» (کسی که در برابر دشمنش به خواب رود (از او غافل بماند) حیله های (غافلگیرانه دشمن) او را از خواب بیدار می کند)

در همین رابطه بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) می فرمایند: «نباید غافل باشیم، ما باید بیدار باشیم و توطئه های آنها را قبل از اینکه با هم جمع بشوند، خنثی کنیم. »

همچنین رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اولین روز سال 86 در مشهد مقدس در این باره می فرمایند: «یک ملت باید دشمن را بشناسد، نقشه دشمن را بداند و خود را در مقابل آن تجهیز کند. »

اقسام دشمنان

در یک تقسیم بندی کلی دشمنان ملت بزرگ و انقلابی ایران را در شرایط کنونی می توان به دو بخش دشمنان درونی و بیرونی تقسیم نمود «ما دو دشمن داریم؛ یک دشمن، دشمن درونی است، یک دشمن، دشمن بیرونی است. دشمن درونی خطرناک تر است.

تشریح ابعاد مختلف دشمن درونی

ازجمله عوامل عقب ماندگی ملت ها که زمینه تسلط بیگانگان را بر منابع مادی و معنوی یک کشور فراهم می سازد، پدیده شوم تنبلی اجتماعی و عدم خودباوری و اعتماد به نفس در یک ملت می باشد که رهبر معظم انقلاب با نگاه نافذ خود از آن بعنوان دشمن درونی ملت بزرگ ایران یاد نموده و می فرمایند: «اگر ملتی این بیماری ها را داشته باشد، این ملت پیشرفتش ممکن نیست، اگر ملتی مردمش تنبل باشند، ناامید باشند، اعتماد به نفس نداشته باشند، با همدیگر پیوند نداشته باشند، به همدیگر بدبین باشند، از آینده ناامید باشند، چنین ملتی پیش نخواهد رفت، اینهامثل موریانه ای که در درون پایه بنا بیفتد، بنا را ویران می کند.»

ادامه دارد.. .

بسمه تعالی

با اندوه و تأسف فراوان خبر درگذشت عالم مجاهد، خستگی ناپذیر حجتالاسلام آقای حاج سید علی اکبر ابوترابی و پدر بزرگوارش آیتلله آقای حاج سید عباس قزوینی ابوترابی را دریافت کردم. این پدر و پسر پارسا و پرهیزکار در راه ضیافت بارگاه حضرت ابی الحسن الرضا (علیه آلاف التحیّۀ و السلام) بودند

 

که به لقاءلله و با فضل و کرم او به ضیافت اولیاء مقرّب الهی نائل آمدند و انشاءالله در بهشت رضای خداوند که پاداش یک عمر مجاهدت و صبر و استقامت و پاکدامنی آنان است مستقر گردیدند. پسر پس از سالها حضور در میدان‏های مبارزه‏ای دشوار با نظام طاغوتی و پس از مشارکت شجاعانه در صحنه جنگ تحمیلی سالهای درازی محنت اسارت در دست دشمن نابکار و فرومایه را کشید و مبارزه‏ای دشوارتر از گذشته را در اردوگاههایی آغاز کرد که او در آنجا همچون خورشیدی بر دلهای اسیران مظلوم می‏تابید و چون ستارۀ درخشانی هدف و راه را برای آنان نشان می‏داد و چون ابری فیاض امید و ایمان را بر آنان می‏بارید و پدر با صبر و متانت یک فقیه فیلسوف و عارف فقدان و هجران چنین پسری را تحمل می‏کرد و آن چه را در حوزه‏های دانش دین آموخته بود در عمل و منش خویش تجسم می‏بخشید. اینجانب حادثه تأسف بار این پدر و پسر عزیز را به همه بازماندگان و دوستان و ارادتمندان ایشان و به همۀ آزادگان گرامی و به عموم اهالی تهران و قزوین بخصوص حوزه علمیه و علمای اعلام و بالاخص به جناب حجت الاسلام آقای حاج سید محمد ابوترابی تسلیت می‏گویم و علو درجات آنان را از خداوند بزرگ مسئلت می‏کنم.

سید علی خامنه‏ای

1379/03/12

ملت ایران به مدد اسلام و اتحادو اتفاقشان خود را قوی کردند.اگر ملت ما از لحاظ نظامی،اقتصادی،سیاسی و فرهنگی در حد اعلای قدرت بود می تواند زندگی خود و زندگی ملت های مسلمان را نجات دهد و الگویی برای جوامع اسلامی خواهد شد.اگر قوی بود،مقتدر بود و اگر وضعی داشت که امید قدرت های بزرگ و متجاوز را قطع و مبدل به یاس کرد.اگر خدای ناکرده این ملت اقتدار لازم و شایسته اقتدار اسلامی نداشته باشد دشمنان طمع خواهند کرد،دست خواهند برد در زندگی او تسلط خواهند پیدا کرد و همان بساط ننگین دوران های گذشته را العیاذ با لله تجدید خواهند کرد.ملت باید از لحاظ نظامی،اقتصادی،سیاسی و فرهنگی قوی باشد.تهدیدهای جهانی را مشاهده کنید .ببینید که قدرت های بررگ در چه فکر هایی هستند.امروز در همین منطقه ی خلیج فارس و خاور میانه استکبار جهانی و آمریکا در فکر توسعه قدرت خودشان هستند.اینها به فکر تجاوز نیستند.خود اینها متجاوز هستند.تجاوزشان را در بسیاری از نقاط عالم نشان داده اند.وجود اینها برای ملتهای اسلامی خطر است.

اینها ایجاد امنیت نمیتوانند بکنند.ملت مسلمان ما باید به فکر باشد.امروز وظیفه ی همه آحاد ملت و مخصوصا آن کسانی که در میدانهای خطر تلاش کرده اند و از جان خود و عمر خود و جوانی خود و عزیزان خود مایه گذاشتند مثل شما عزیزان و بیش از همه شماها،بیش از همه قشرهای مومن،خانواده های شهدا،جانبازان و کسانیکه برای انقلاب دل شوزاندند و سرمایه گزاری کردند باید تلاش کنند.تلاش برای سازندگی کشور بصورت یک کشور قدرتمند و پشت سر مسئولین.هیچوقت تا امروز،مسئولین کشور،رئیس جمهور و دولت مثل امروز شخصیتهای برجسته و ممتازی نبوده اند.امروز بحمدالله در راس قوه ی اجرایی ما و رئیس جمهور ما کسی است که مایه ی امید امام و مورد علاقه ی امام و مورد اعتماد امام در همه ی امور سیاسی و نظامی در کشور بود.این را ما شاهد بودیم یک امتیاز بزرگی است که امروز بحمدالله ملت ما دارد.

مسئولین اجرایی]مسئولین قضایی،نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی مسئولین نیروهای نظامی انسانهای مومن،مخلص،دلسوز و علاقمند،کسانی که در هیچیک از کشورها تا آنجائیکه ما شناختیم و فهمیدیم نظیر آنها را سراغ نداریم.

به فکر مردم،به فکر مستضعفین به فکر کشور،به فکر پیشرفت کارها،به فکر انجام وظیفه هستند و واقعا در حال خدمتند.واین خیلی امتیاز بزرگی است.

این مسئولین و این هم ملت و ما هیچ چیز کم نداریم این کشوربا عظمت و بزرگ،و این تاریخ پر بار ما میتوانیم یک ملت قوی و نیرومند باشیم و برای اسلام مایه افتخار باشیم.برای مسلمین در سرتاسر دنیا این ملت الگو باشد،اینها ممکن است و تا الان هم بحمدالله همینطور بوده است.اگر چه امام امروز در میان ما نیستند اما رهنمودهای امام،راه امام،خط امام،پرتو اشاره ی امام هست.شاگردان امام هستند و این ملت مریدان امام،فرزندان امام هستند ودر صحنه اند این صحنه را حفظ کنید.الحمدلله که خدا دشمنان شما را شکست داد شما را پیروز کرد.

شما را پیروزمندانه به میهن اسلامی برگرداند.خانواده های شما را شاد کرد و قطعا دل مقدس و مبارک ولی عصر اروحنا فداه را خدای متعال با این پیروزیها شاد کرد.این پیروزیها در سایه استقامت،مقاومت،توکل به خدا،در سایه حرکت در راه خدا و در سایه ی اخلاص و دلسوزی بود.هر وقت و تا هر زمانیکه در راه خدا دلسوزانه حرکت کنیم همین پیروزیها هست.هیچ چیز ما را نمیترساند.هیچ چیز ما را از راه خدا منحرف نمیکند.هیچ چیز دلهای ما را در پیمودن این راه مردد نمیکند.خدا هم لطفش را از ما دریغ نکرده است نخواهد کرد.امیدواریم خدای متعال به شما توفیق دهد و انشاءالله هر چه زودتر به خانه هایتان برگردید و خانواده هایتان را بیشتر خوشحال کنید.پدران ،مادران،همسران و فرزندان را ببینید،دلهای آنها را شاد کنید و انشاءالله بقیه ی عزیزان ما هم بیایند و دل ملت با باز کردن گره هایی که باز خواهد کرد انشاءالله همه ی ملت ما را شاد کند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امروز حقیقتا یکی از شیرینترین ایام دوران بعد از انقلاب برای ملت ما بود،تنها چیزی که در این عید و شادی دلها را آزرده می کرد و می کند وبنده در این چند روز قالبا در همین فکر بودم این است که بسیاری از شماها آرزو داشتید که بعد از برگشتن امام را زیارت کنید،همه رزمندگان ما این آرزو را داشتندکه بعد از برگشتن امام را زیارت کنید،همه رزمندگان ما این آرزو را داشتند بسیاری از شهدای ما در وصیت نامه هایشان به این آرزو و عشق بزرگ اشاره کرده اند.

می دانیم ما که شما در دوران اسارت در زندانها در اردوگاهها ی دشوار و زیر آن فشارها یکی از چیزهایی که شما را ،دلهایتان را زنده نگه می داشت پر امید نگه می داشت ،یاد آن چهره و روحیه پر صلابت امام عزیزمان بود .

آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند ،حال پدری را که فرزندانش با این شکل از او دور شده باشند راحت میشد فهمید خود آن بزرگوار در نامه ای که برای یکی از اسرا نوشته بودند این حالت را تشریح کرده اند نشان داده اند که ایشان واقعا داغدار فقدان این عزیزان هستند .

حقیقتا جای امام این روزها خالی است البته روح بزرگوار و پر فتوح آن جلیل قدر متوجه به ماست شادی ملت ما موفقیت های ملت ما پیروزی های اسلام و مسلمین روح امام را مانند ارواح طبه ی همه ی اولیا ء، شادمان و مسرور می کند.

خدارا شکر میکنیم که ثابت کردکه آن دست قدرتمندی که ار روز اول پشت سر این انقلاب و کشور بود همچنان پشت سر این انقلاب و کشور هست.

خدای متعال از از اوان نشانه های پیروزی این انقلاب در گذرگاههای سخت با قدرت کامله خود مسئولین را،ملت را هدایت کرده است و این نکته ای بود که امام بزرگوارمان عمیقا به آن معتقد بودند دست قدرتمندی این انقلاب را و این ملت را هدایت می کنند،حالا هم همینجور شد همه چیز به نحو مطلوب با پیروزی ملت ایران با پیروزی شما مبارزان راه حق  و راه اسلام ،شما فداکاران با پیروزی و سربلندی اسلام و مسلمین پیش می رود و پیش رفت. بحمد الله اگر بنا بود که افکار بشری و ابتکارات بشری بخواهند در این مورد فکر کنند بهتر از آنچه که شد ممکن نبود یک راهی و خط روشنی را بیابند خدای متعال ،خودش هدایت کرد همه را،شما بحمد الله برگشتید دوران سختی گذشت بر شما بر خانواده های شما هم خیلی سخت گذشت بر ملت ایران سخت گذشت به خاطر نداشتن جوانهای فداکار و مردان مومن و رزمندگان مخلصی مثل شماها و بقیه اسرای آزاده عزیزمان اما صبرو مقاومت و توکل به خدا همه چیز را در جهت مصلحت ملت ایران و مصلحت صابران پیش برد بحمدالله برگشتید این هم یک تجربه ای شد خدای متعال فرمموده است که(ان مع العسر یسری) هر سختی اگر صبر کنید یک آسانی به دنبال خود دارد و ما ملت این را در این 10 ،12 سال مکرر تجربه کرده ایم این هم تجربه دیگری شد خدا را شکر می کنیم امیدواریم انشاءالله بقیه اسرای عزیز و آزاد مردان و آزادگان نور چشم ما و نور چشم ملت ایران زودتر بیایند و شما ذخیره بزرگ الهی یک ثروت عظیم انسانی هستید که در دست دشمن غصب شده بودید شما را خدای متعال برگرداند به ملت و به این کشور اسلامی،بتوانیم همه وظایفمان را انجام بدهیم ما در میانه یک راه بسیار پر افتخار هستیم برادران،این نکته را نباید هرگز از یاد ببریم،این انقلاب آرزوی همه ملت های مسلمان بود،مبالغه نکردیم اگر بگوییم همه مصلحان و متفکرین و آزاد مردان طول تاریخ اسلام آرزوی یک چنین روزهایی را برای اسلام و مسلمین داشته اند دشمنان اسلام نقشه های عجیبی را طرح کرده بودند برای از بین بردن کامل اسلام و قرآن و ارزشهای اسلامی چقدر ثروت خرج شد،چقدر فکر شد،چقدر جنایت شد،چقدر تبلیغات دروغ شددر طول دهها سال برای اینکه اسلام به کلر از صحنه زندگی بشر خارج بشود،انقلاب به عکس آنچه که دشمنان اسلام و شیطان ها می خواستند کرد.اسلام عزیز شد،امروز ملت های اسلام بیدار شدند.

امروز نهضت اسلامی در دنیا در بسیاری از کشورهای اسلامی اوج گرفته است.امروز اسلام و انقلاب اسلامی و نهضت اسلامی یک ارزش بزرگ ملی و اجتماعی و سیاسی محسوب می شود.امروز کار به جایی رسیده است که حتی کسانی که با اسلام هیچ میانه ای ندارند برای مصلحت زمانه دم از اسلام می زنند.امروز اسلام عزیز شده است.

این عزت را کی به اسلام داد؟خون شهیدان ما،زحمات و صبرها و مقاومت های شما،تلاش ها و محنت پذیریها و صبرها و استقامت های خانواده های شما،این مادران،پدران،همسران و فرزندان و تلاش مخلصانه ی کسانی که همه آرزو های جوانی و مادی را کنار گذاشتند و در خط اسلام مبارزه و مجاهده کردند.اینها اثر کرد.امروز اسلام در دنیا عزت پیدا کرده استو پایگاه اسلام انقلابی و اسلام عزیز هم بحمد الله ایران اسلامی است.و ملت ایران محور همه افتخارات هستند.حقیقتا ملت ایران ملت بزرگی است.ملت عالیقدری است،ملت پر شوری است،ملت با استعدادی است و خدا این ملت را می شناخت و خصوصیات این ملت را می دانست که عظیم ترین بارها و مسئولیت ها را که مسئولیت احیای دوباره اسلام و زنده کردن قرآن و ارزش های اسلامی است را بر دوش این ملت گذاشت و بحمد الله این ملت هم موفق شده است.لکن ما در میانه راه هستیم و همه موظفیم تلاش کنیم.دشمنان اسلام بیدار هستند و از ضربه زدن به اسلام مایوس نشده اند.امروز سیاست های بزرگ جهانی به فکر هستند تا صحنه را از اسلام و شعارهای اسلامی که برای ملت ها پر جاذبه است خالی کنند.شیطانها و شیطانهای بزرگ یعنی آمریکا به فکر ضربه زدن به اسلام و مسلمین هستند.هر جایی که حضور دشمنان اسلام باشد برای اسلام احساس خطر می شود و مجاهدان راه اسلام و مسلمانان مخلص را به دفاع و احساس مسئولیت دلسوزی و تلاش و کار و مجاهدت دعوت می کند.رد این ده سالی که مشا نبودید خیلی قضایا در این کشور اتفاق افتاد و ملت ایران امتحانهای خیلی عظیمی و پر افتخاری را دادند و در این امتحانها بحمدالله ملت سر بلند از آب درآمد.ملت ایران نشان داد که در مقابل حوادث مقاوم و با استقامت و پا برجاست.خیلی سعی کردند دشمنان اسلام بین ملت ما شکاف بیندازند و نتوانستند.خیلی سعی کردند مردم را از اسلام دور کنند،نتوانستند.خیلی تبلیغات،پولها،سیاست ها از سوی دشمنان سعی کرد و تلاش کرد شاید ملت را از آرزوهایش،از آرمانها و هدفهایش دور کند،نتوانست.ملت پشت سر امام و پشت سر مسئولین دلسوز در این ده ساله ایستادند و موفق شدند.امروز هم بحمد الله ملت ما در نهایت شادابی،استقامت،قدرت و قاطعیت پشت سر مسئولین ایستاده است.

ادامه دارد.. .

X