معرفی وبلاگ
هر دل شد حجله ای برای غم تو/ هر دیده چو دجله است در ماتم تو از یاد نرفته ای که دلها با توست/ دل نیست مگر دلی که شد همدم تو... این وبلاگ را به تمامی دوست‌داران اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، حضرت امام خمینی (ره) و تمامی شهدای اسلام تقدیم می‌کنم. باشد نزد حضرت دوست، مقبول افتد... با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد... با تقدیم احترام، ارداتمند شما: حمیدرضاهاشمی‌فرهود
صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 451676
تعداد نوشته ها : 409
تعداد نظرات : 15
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

اختلافات ارتش و سپاه

از عملیات فتحالمبین به بعد جنگ در شب انجام میشد و بدون استفاده از قوای زرهی و با حضور گسترده نیروی انسانی همراه با ایثارگریهای سپاه و بسیج. با اینکه به قول کاستن به قول جامعهشناس برجسته جنگ. بیتردید جنگ برای داوطلب از جاذبه خاصی برخوردار است زیرا او با روی گشاده آن را میپذیرد و برای دفاع از یک آرمان وارد جنگ میشد» اما هیچ کدام از شرایطی که ذکر شد با اصول منظم و کلاسیک جنگ همخوانی ندارد.

به تدریج نیاز نیروهای رزمی و عملا نیاز جبهه به تخصصهای نظامی کم کم از بین رفت. همین موضوع باعث شد به مرور زمان ابتکار عمل در خط مقدم بدست سپاه نیفتد و نیروی زمینی ارتش که در مدت طولانی پس از آزادسازی خرمشهر پتانسیل بالای خود را در اولین عملیاتهای آزادسازی با موفقیت به ارا گذاشته بود. در جبهههای میانی محدود شده و عملا به نوعی سرگرم جنگ گردد. اگر به موضوع فوق نکات زیر را هم بیفزائیم ـ که برای کوتاهتر شدن کلام به طور خلاصه به آنها اشاره میشود ـ نگاه ما دقیقتر خواهد بود.

ـ خط استراتژی دقیق و از پیش تعیین شده نظامی جز در چند عملیات بزرگ

ـ کوچک بودن صحنههای عملیات در بسیاری از موارد تا آن حد که طراحی استراتژیک را غیر ممکن میکرد

ـ صرفهجویی در استفاده از امکانات زرهی به علت تحریم تسلیحاتی و فشار اقتصادی

ـ تشکیل شدن بدنه ارتش از سرباز بر خلاف داوطلب بودن نیروهای تحت فرماندهی سپاه

ـ کسب مجوز توسط سپاه برای گرفتن سرباز و جذب سربازهای انقلابیتر و محروم شدن ارتش از آنها که بالطبع ایجاد دوگانگی بیشتر در روحیه ارتش و سپاه میکرد.

ـ دستگیری فرمانده نیروی دریایی ارتش (ناخدا یکم افضلی) و فرمانده جبهه میانی نیروی زمینی (سرهنگ عطاریان) به جرم عضویت در حزب توده و جاسوسی برای شوروی که باعث متهمتر شدن ارتش به دور بودن از انقلاب و فاصله گرفتن از سپاه کاملا انقلابی شد.

امام به این موضوع توجه جدی داشتند. بیانات و پیامدهای ایشان در طی سالهای نیمه دوم جنگ مالامال از تذکرات در این موارد است. میفرمودند « شما توانستید در مقابل تمام قدرتهای عالم بایستید و تا این روح برادری محفوظ است ... شما محفوظید» «اگر بناباشد که یک وقت خدای نخواسته ارتش بگوید من سپاه هم بگوید من بسیج هم بگوید من آن روز است که فاتحه همهتان خوانده شده است». ایشان به فرمانده سپاه میگفتند « همیشه به سپاه سفارش کنید .... با ارتشی ها با برادری رفتار کنند» و در پاسخ به شهید محلاتی نماینده خود در سپاه که در مورد اقدام برای جلوگیری از گروهگرایی سؤال کرده بودند مرقوم کردند: «در این امر که با سرنوشت سپاه سر و کار دارد با قاطعیت و بدون ملاحظه از احدی انجام گیرد». هر چند تدابی رامم کاهش دهنده بخشی از مشکلات بخصوص کم توجهی سپاه به ارتش بود ولی واقعیت این بود که ابتکار عمل جنگ در دست سپاه بود نه ارتش. بنابراین احساس میشد که هم سپاه باید امکانات بیشتری داشته باشد و هم منظمتر عمل کند. در همین راستا امام به سپاه دستور دادند که تحت نظارت آیتالله خامنهای از بعضی امکانات ارشت استفاده کند» همینطور در ششمین سال جنگ حکم تشکیل 3 نیروی مجزای زمینی ، هوایی و دریایی را به سپاه ابلاغ کردند.

ادامه دارد... .


X