معرفی وبلاگ
هر دل شد حجله ای برای غم تو/ هر دیده چو دجله است در ماتم تو از یاد نرفته ای که دلها با توست/ دل نیست مگر دلی که شد همدم تو... این وبلاگ را به تمامی دوست‌داران اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، حضرت امام خمینی (ره) و تمامی شهدای اسلام تقدیم می‌کنم. باشد نزد حضرت دوست، مقبول افتد... با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد... با تقدیم احترام، ارداتمند شما: حمیدرضاهاشمی‌فرهود
صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 451677
تعداد نوشته ها : 409
تعداد نظرات : 15
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

استراتژی جدید تحمیل صلح

بعد از این بود که آمریکا در نتیجه جنگ تردید جبهه کرد. ریچارد نیکسون در کتاب فرصت را در یابیم به صورتی کاملات واضح استراتژی آن روز آمریکا را بیان کردهاست:ایالات متحده نمیـواند از بحرانهای جاری در خلیج فارس خود را دور نگه دارد آنچه امروز جنگ ایران و عراق اتفاق میافتد بر توانایی ما در دفاع از منطقه در قبال مداخله شوروی در آینده عمیقا تأثیر میگذارد. اگر جنگی وجود داشته باشد که در آن ایالات متحده شکست هیچ یک از دو طرف را نمیتوانسته تحمل کند جنگ ایران و عراق است. شکست عراق به سلطه بنیادگرایان ایرانی بر کویت وعربستان و سرتاسر منطقه منجر خواهد شد. در این جنگ ما باید به دنبال راه حلی باشیم که صلح بدون پیروزی را به بار آورد هر چند هیچ تصوری درباره توانایی دیپلماتهایمان باری جامه عمل پوشاندن سریع به این هدف نداریم . ما باید دوستانمان را در خلیج فارس تقویت کنیم.... ما باید آماده و حاضر باشیم برا یهر حملهای علیه ناوهایمان به اقدام تلافی به مثل شدید علیه هدفهای نظامی و اقتصادی ایران دست بزنیم».

واقعا تردید نیکسون در مورد توانایی دیپلماتهایشان برای تحمیل صلح به ایران بسیار هوشمندانه است چرا که آنان ناتوانی خود را در ماجرای سفر مک فارلین به ایران اثبات کردند. این اقدام آمریکا که به منظو رختم جنگ بدون تحمیل هزینهها و مخاطرات نظامی در بخش کوچکی ا زحاکمیت این کشور طراحی شد پس از شکست آنقدر بر اعتبار بینالمللی ایالات مت حده خدشه وارد کرد و آنقدر مناسبات سیاسی و بخصوص نظامی ایران را دستخوش تغییر قرار داد که در تاریخ انقلاب اسلامی از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است. سعی میشود بدون تفصیلهای اضافه و آمار و اطلاعات غیر لازم در د نیاز این ماجرا و تبعات آن بررسی شود.

2ـ ماجرای مک فارلین

جمهوریخواهان محافظه کار آمریکا که طراحی این دیپلماسی را بر عهده داشتند تصور میکردند در شراطی که ایران برای تجهیز و تغمیر سلاحهای خود که عموما آمریکایی بودند نیاز مبرم به اسلحه و قطعات یدکی ادوات نظامی دارد با فروش مستقیم سلاح به ایران ، زمینه برقراری رابطه و ختتم دیپلماتیک جنگ فراهم شدنی است. به همین منظور در چهار مرحله محمولههای سلاح توسط هواپیما به ایران منتقل شد که به همراه سومین محموله مک فارلین و 3 نفر دیگر با هدایایی مثل انجیل امضا شده به دست ریگان ، کیکی که به صورت کلید تهیه شده بود و یک اسلحه کمری با گذرنامه ایرلندی به تهران آمدند. وقتی که موضوع را به اطلاع امام رساندند ایشان مع مذاکره مستقیم کردند و به همین ع لت چند نفر از نیروهای امنیتی برای بررسی جوانب امر و کسب اطلاعات با آنها در حدود 3 ساعت دیدار کردند. ایران به همین قدر بسنده کرد و پس از 5 روز هیأت آمریکایی از ایران اخراج شدند.

در آمریکا جز عدهای معدود کسی از این جریان مطلع نبود و بالطبع از آن سو خبری در این رابطه مطرح نشده بود در ایران هم نیازی احساس نمیشد که خبر پخش شود چرا که به قدری ماجرا مشکوک بود که شاید حتی جمهوری اسلامی متهم به عقبنشینی سیاسی و تلاش برای مذاکره میشد. از طرفی ازدواج بحران تسلیحاتی ایران هر چه بود این سفر ناموفق مقامات آمریکایی حداقل نتیجهاش برای ایران ترمیم و تجهیز قوای تسلیحاتی جنگ بود. ولی منافق کهنهکار مهدی هاشمی با نفوذی که در بیت قایم مقام رهبری داشت خبر را به دست آورد و در اختیار رسانههای خارجی مخالف ایران (اولین باره الشراع لبنان) قرار داد. این عمل او که مسلما به منظور ایجاد تفرقه در میان مسؤولان نظام انجام گرفت با چنان برخورد هوشمندانهای از سوی امام و مسؤولان درجه یک نظام روبرو شد که نه تنها توطئه تفرقه را خنثی کرد بلکه به سیاست خارجی و اعتبار بینالمللی آمریکا نیز ضربات سختی وارد آورد.

پس از مطرح شدن خبر این سفر آمریکا رسما خبر را تکذیب کرد و شاید از ایران هم توقع همین را داشت اما امام آقای هاشمی رفسنجانی را مأمور کردند جریان را رسما مطرح کند. ایشان هم به شکل مبسوطی در سخنرانی 13 آبان مقابل لانه جاسوسی و خطبه نمازجمعه پایان همان هفته ماجرا را تشریح کرد.

اولین نتیجه افشای این خبر بر اساس اسناد و مدارک اعتراض رسمی وزارت خارجه ایرلند به آمریکا بود. همچنین علاوه بر دموکراتهای آمریکا طیف وسیعی از جمهوریخواهان آن کشور به انتقاد از ریگان پرداختند. رسانهها یآن کشور هر روز خبرها و تحلیلهای متعددی علیه این سیاست شکست خورده ارایه میدادند. نیویورک تایمز نوشت ریگان هیچ گاه تا این حد زبان بسته و بیاعتنا و مغاطهکار دیده نشد و بیبی سی گفت ریگان چهارمین نفری است که بعد از شاه و کارتر و صدام توسط امام خمینی ساقط میشود.

رییس جمهور آمریکا در فشار همه جانبهای قرار گرفته بود خواستار توقف انتقادات شد و گفت که به اندازه کافی تی از دولت خود شنیده است. مک فارلین پس از آنکه به اشتباه فاحش خودشانا عتراف کرد طی 2 نوبت در سنا مورد بازجویی قرار گرفت و بعد هم به اتفاق مشاور سیاسی ریگان از کار برکنار شدند.

با اینکه آمریکاییها در این دیپلماسی به هیچ یک از اهداف خود دست نیافتند و اعتبار سیاسی خوش را هم لکهدار کردند اما در آن روز ریگان یکی از راههایی را انتخاب کرده بود که واقعا نفع آمریکا در آن بود ولی در اجرای آ» موفق نشد. نکسون میگوید: «اینکه چرا ما د رکنار کمک تسلیحاتی به عراق به ایران هم کمک کردیم باید دانست دولت ریگان کار درستی کرد چرا که ما میخواستیم در این جنگ هیچ کدام پیروز نباشند فقط اشتباه ما این بود که عراق را بیش از حد نگه داشتن توازن جنگ با ایران مسلح کردیم». کیسینجر هم در همان روزها گفته بود «تلاش رییس جمهور آمریکا در دوستی با ایران قابل ستایش است زیرا ارتباط باایران به نفع آمریکاست».

حداقل منافع آمریکا رد رابطه داشتن با ایران پایان دادن به جنگ بود جنگی که دیگ رادامه یافتن آ» به صلاح آمریکا نبود به چند علت:

الفـ ایران علبه نسبی پیدا کرهد بود و امکان داشت پیروز شود.

بـ جنگ هزینه زیادی به اقتصاد آمریکا تحمیل میکرد.

ج ـ ایران جنگ را وسیلهای برای بدست آوردن ا عتبار بینالمللی خوش قرار داده بود و کشورهای به ظاهر کم اهمیت و کوچک دنیا کم کم گرایش به ایران پیدا میکردند و این آغاز یک خطر بود.

2ـ مواضع امام در قبال مسأله مک فارلین:

حضرت امام در دو جهت به موازات هم در قبال این مسأله موضعگیری کردند:

1ـ2ـ امام این موضوع را از برکات الهی قلمداد کرده و در عظمت ایران و رسوایی آمریکا فرمودند: رییس جمهور آمریکا در این رسوایی باید عزا بگیرد و کاخ سفید مبدل به سیاه شود ـ اگرچه همیشه بوده است ـ آنهایی که میگفتند .. قطع رابطه میکنیم... امور زمعلوم شدکه با عجز و ناله در پیشگاه این ملت آمدهاند» و بعد در تحلیلی زیبا مشکل دنیای غرب را نشناختن نظام جمهوری اسلامی و برخورد کردن با آن بر اساس عرف بینالملل که آمریکا را ابرقدرتی بیچون و چرا میشناخت دانستند «آنی که ادعا میکند که اگر به من به شوروی رفته بودم رییس شوروی 3 مرتبع دیدن من میآمد گمان میکند اینجا هم شوروی است. اینجا کشور اسلام است ... اینجا کشور رسول خداست ... اینجا بسیجیهای ما و امت ما شرافت دارند بر تمام کاخ نشینهای عالم و همه کسانی که .... گمان میکنند که باید عالم پیش آنها خاضع باشد».

این برخورد امام اولا دشمنی را که دنیا تلاش میکرد غولی شکستناپذیر معرفی شود در چشم مردم ایران خرد و حقیر کرد و ثانیا اینکه یک بار دیگر ارزشهای اصیل اسلامی و نقش محوری امت در اسلام و جمهوری اسلامی را یادآوری نمود . که باعث اعتماد بیشتر مردم به رهبر و نظام و منسجم شدن حول اهداف و آرمانهای جمهوری اسلامی میگردید .

2-2- جلوگیری از بروز اختلافات داخلی

در همان روزهای نخست پس از افشای ماجرا چند نماینده مجلس با نوشتن نامهای از دولت در مورد این مسأله توضیح خواستند که از ؟ نامه اینگونه برداشت میشد که دولت بدون توجه به آرمانهای انقلاب و حق ملت با آمریکا به مذاکره نشسته است . برخورد امام با این مسأله از مواضع خاص حیات و رهبری ایشان محسوب میشود . با اینکه تعداد نویسندگان نامه به تعداد انگشتان دو دست نمیرسید حضرت امام آنقدر صریح و تند برخورد کردند که پیش بینی آن خیلی دشوار بود . شاید علت آن حساسیت موضوع ، تصمیم بر خشکاندن ریشه اختلافات و از بین بردن فضای ناامیدی در کشور بود . ایشان فرمودند : " چرا اینقدر ما عقب افتاده هستیم ؟ چرا ما باید به واسطه اغراض نفسانیه این قدر خودمان را ببازیم ؟ .... من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص ولو بعضیشان در نظر من پوچند لکن از بعضی از این اشخاص که سابقه دارند توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر آمریکا فریاد میزنند سر مسئولین ما.... در یک همچو مسأله مهمی که باید همه شما دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم ، وحدت ما اینطور شده است .... چرا میخواهید دو دستگی ایجاد کنید ؟ چه شده است شما را ؟ کجا دارید میروید ؟ این تذهبون .... لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید از لحن اسرائیل تندتر است . از لحن خود کاخ نشینان آن جا تندتر است .. من بعضی تان را میشناسم شما اینطور نبودید .

ادامه دارد... .


X