معرفی وبلاگ
هر دل شد حجله ای برای غم تو/ هر دیده چو دجله است در ماتم تو از یاد نرفته ای که دلها با توست/ دل نیست مگر دلی که شد همدم تو... این وبلاگ را به تمامی دوست‌داران اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، حضرت امام خمینی (ره) و تمامی شهدای اسلام تقدیم می‌کنم. باشد نزد حضرت دوست، مقبول افتد... با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد... با تقدیم احترام، ارداتمند شما: حمیدرضاهاشمی‌فرهود
صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 451881
تعداد نوشته ها : 409
تعداد نظرات : 15
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

 [۲۲] در جای دیگر، رهبری انقلاب عظمت مقام شهید را نمایانده و بشر را از تصویر کردن شهید در ضیافت خاص خداوند ناتوان می خواند. نوع بهشت و سکونت و رزق شهید در جهان آخرت نیز قابل تأمل است و در تصور خاکیان نمی گنجد. زیرا پروردگار در قرآن کریم نسبت به آنان، خطاب دوستانه ای دارد که دیگر مؤمنان از آن درجه بی نصیب بوده و بدان غبطه می خورند. «از شهیدان ارجمندی که خداوند تعالی در شأن آنان کلمهٔ بزرگ «احیا عند ربهم ترزقون»

[۲۳] را فرموده است، بشری قاصر مثل من چه تواند گفت؟ آیا بار یافتن نزد خداوند و ضیافت مقام ربوبی از آنان را می توان با قلم و بیان و گفت و شنود توضیح داد؟ آیا این همان مقام «فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی»

[۲۴] نیست که حدیث شریف بر سید شهیدان و سرور مظلومان منطبق نموده است؟ آیا این جنت همان است که مؤمنان در آن راه دارند یا لطیفهٔ الهی آن است؟»

[۲۵] همراهی شهادت طلبی و عزت گرایی در رزمندگان جنگ تحمیلی، شهید را در عین حال که در مرتبهٔ والایی می نمایاند، او را هدایت گر انسان ها و نسل ها به سمت حقیقت حیات و خلقت می شناساند. اساساً عشق و عرفان در اسلام با عزت خواهی عارف برای خود و دیگران در دنیا و آخرت، از مکتب ها و گرایش های عرفانی دیگر متمایز می شود. شهیدان همچون پیامبران از یک سو به کمال و قرب و حب و مقام محمود می اندیشند و از دیگر سو پای در خاک و ماده داشته و مشعل دار طریق همنوعان گشته اند. بدین سان نمی توان کمترین خودبینی را به آنان نسبت داد. به سخنی دیگر عرفان شهید در عمل او متجلی شده و روشن بینی او و دیگران را سبب گشته، و در قطره های زلال خون او شکوفا می شود. جاودانگی نام و مرام حسین بن علی و همراهان او را می باید از این منظر نگریست. امام خمینی نظارهٔ شهیدان بر خاکیان را خاطرنشان می سازد که نمودار آرمان ها و سلوک های خالصانه و باطل ستیزانه شان است و بشارت دهندهٔ آینده ای سرشار از عزت و عدالت. «و اینک ما شاهد آنیم که سبکبالان عاشق شهادت بر توسن شرف و عزت به معراج خون تافته اند و در پیشگاه عظمت حق و مقام جمع الجمع به شهود و حضور رسیده اند و بر بسیط ارض ثمرات رشادت ها و ایثارهای خود را نظاره می کنند که از همت بلندشان، جمهوری اسلامی ایران پایدار و انقلاب ما در اوج قلهٔ عزت و شرافت مشعل دار هدایت نسل های تشنه است و قطرات خونشان سیلابی عظیم و طوفانی سهمناک را برپا کرده است و ارکان کاخ های ظلم و ستم شرق و غرب را به لرزه انداخته است.»

[۲۶ ] هنرمندان شهید، گروه دیگری از شهیدان راه اسلام اند که به سبب آمیختگی هنر و عرفان در نگاه های خویشتن، جایگاه خاصی در کلام امام یافته اند. چنین هنری که در عرصه های گوناگون خود نمی تواند با تعهد و مردم و آرمان های آنان بیگانه یا در ستیز باشد، بی گمان هموارکننده و روشنگر نسلی خواهد بود که در پی هویت خویش بوده و عزم بازگشت به میراث های معنوی ـ هنری فراموش شده شان را دارند. آنان همراه با هنرشان به معراج راه می گشایند و قطره های خونشان را بسان آینه ای، بازتاب دهندهٔ اندیشه های بیدارگرایانهٔ خود می سازند و خواب بیدادگران فریبکار را آشفته می نمایند. «خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهه های عشق و شهادت و شرف و عزت، سرمایهٔ زوال ناپذیر آن گونه هنری است که باید به تناسب عظمت و زیبایی انقلاب اسلامی، همیشه مشام جان زیباپسند طالبان جمال حق را معطر کند... هنر در مدرسهٔ عشق نشان دهندهٔ نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است. هنر در عرفان اسلامی، ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است.»

[۲۷] ۶ ـ رفتار انسانی با اسیران جنگی در مشاهده هایی که دوست و دشمن از میدان ها و فتح و حماسه های رزمندگان مسلمان ایرانی داشته اند، کسی گزارش از برخورد غیرانسانی با اسیران جنگی نداشته است. همان گونه که نبرد عقیدتی در چهارچوب آموزه های توحیدی و عدالت طلبانه صورت می پذیرد، طبعاً پس از پیروزی و چیرگی مجاهدان راه خدا بر تجاوزپیشگان، آنان رفتارهایی متناسب با انصاف و هدایت گری گمراهان و فریب خوردگان خواهند داشت. امام خمینی تربیت انسانی و الهی را هدف نهایی علم و تعلیم دانسته و ظهور عینی آن در جبهه ها؛ در برخورد با اسیران جنگ را از ویژگی های پیکارگران راه انبیا می شمارد. از دیدگاه معظم له، انسانیت برخورد شایسته با مخالفان را می طلبد و می باید خیر و عدل و انصاف را در گفتار و رفتار با آنان به نمایش نهاد. زیرا هدایت گری ـ که شیوهٔ پیامبران است ـ بدون محبت و شفقت ممکن نیست. البته این همه در ارتباط با مخالفانی است که دست به سلاح نبرده و در شمار محاربان نبوده اند. «اگر ما تربیت بشویم... با همه اشخاصی که با ما هم حتی مخالف هستند به طور [عادلانه و هماهنگ با] انسانیت عمل می کنبم، چنان که الان می بینید که ارتش ما و پاسدارهای ما با این اسرایی که آوردند، به طور انسانیت عمل می کنند و باید بیشتر عمل کنند. من سفارش می کنم تمام کسانی را که این [اسیران]... در اسارت آنها هستند؛ به حسن سلوک و به رفتار انسانی. [زیرا آنان] مهمان اند... اسلحه داشتن دلیل بر خیانت است و توطئه... اگر هر یک از [سپاهیان] ... عراق که به روی ما اسلحه کشیده است، اسلحه را کنار بگذارد و پناه بیاورد به مملکت اسلامی ما، آنها را مثل مهمانان عزیز می پذیریم.»

ادامه دارد.. .


X