معرفی وبلاگ
هر دل شد حجله ای برای غم تو/ هر دیده چو دجله است در ماتم تو از یاد نرفته ای که دلها با توست/ دل نیست مگر دلی که شد همدم تو... این وبلاگ را به تمامی دوست‌داران اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، حضرت امام خمینی (ره) و تمامی شهدای اسلام تقدیم می‌کنم. باشد نزد حضرت دوست، مقبول افتد... با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد... با تقدیم احترام، ارداتمند شما: حمیدرضاهاشمی‌فرهود
صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 451869
تعداد نوشته ها : 409
تعداد نظرات : 15
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

مقدمه

یکی از راههای شناخت بیشتر شخصیتهای بزرگ سیاسی و مذهبی، مقایسه شیوه زندگی سیاسی و بویژه سبک مبارزه آنها با دشمن و خدماتشان به نوسازی سیاسی کشور است. اینکه آنها در چه زمان و تحت چه شرایطی ظهور کردند، با چه کسی یا کسانی به مبارزه برخاستند و چرا و چگونه، بعضی از مهمترین محورهای این مقایسه اند. دو نمونه از این شخصیتهای بزرگ، امام خمینی (ره) و گاندی بودند. به رغم پاره ای تفاوتهای مهم میان این دو شخصیت برجسته، شباهتهای زیادی بین سبک سیاسی آن دو و خدمتشان به نوسازی سیاسی ایران و هند وجود دارند.

هدف این مقاله، بررسی و ارزیابی این تفاوتها و شباهتها به منظور تعمیق و بسط شناختمان از شخصیت امام خمینی، نوع و سبک مبارزه، و کمک ایشان به نوسازی سیاسی ایران است.

1- مذهب و سیاست:

بهره برداری نوین و عقلانی از سنت در نیمه اول قرن بیستم، گاندی و در نیمه دوم قرن امام خمینی به عنوان یگانه مثالهای سیاستمداران مذهبی شناخته شدند. مهمترین ویژگی مشترک هر دو، آن است که هیچکدام جدایی بین مذهب و سیاست را نپذیرفتند. از یک سو، هر دو به سنت و ارزشهای مذهبی سخت وفادار بودند. (1) از سوی دیگر، این وفاداری نه تنها باعث کناره گیری هیچکدام از صحنه سیاست نشد بلکه آنهارا به حضور و فعالیت در این صحنه واداشت. اظهارات مکرر گاندی و امام خمینی در این باره مؤید این ادعاست. برای مثال، گاندی گفته است: "دلبستگی من به حقیقت مرا به قلمرو سیاست کشانید و بدون تامل و در نهایت فروتنی می گویم کسانی که مدعی اند دین با سیاست وجه اشتراکی ندارد، از دین هیچ نمی دانند. " (2) برای گاندی، سیاست محروم از مذهب، کثافتی است که همواره باید ازآن اجتناب جست. (3) در این باره گاندی می گوید: "من نمی توانم حتی یک ثانیه هم بدون مذهب زندگی کنم. بسیاری از دوستان سیاسی ام از وضع من نا امید و مایوس می شوند زیرا می گویند که سیاست من نیز از مذهب ناشی می شود و آنها درست می گویند. سیاست من و تمام فعالیتهای دیگرم همه از مذهبم ناشی می شوند. " (4) او حتی از این هم فراتر می رود و اظهار می دارد: "هرگونه عمل و فعالیت یک مرد مذهبی باید از مذهبش ناشی شود. . . " (5)

امام خمینی نیز دارای همین دیدگاه بود. او هم بارها بر غیر قابل تفکیک بودن دین و سیاست تاکید ورزید به نمونه هایی از سخنان امام در این مورد بنگرید: " اسلام یک دین عبادی سیاسی است که در امور سیاسیش عبادت منضم است و در امور عبادیش سیاست . . . رسول الله پایه سیاست را در دیانت گذاشته است" (6) ، "والله اسلام تمامش سیاست است"، (7) "دین اسلام یک دین سیاسی است که همه چیزش سیاست است، حتی عبادتش". (8)

بدین ترتیب، سیاست امام خمینی و گاندی بر زمینه دینی و سنتی استوار بود. از آنجا که هر دو، سیاست را نوعی تحقق اخلاق دینی می دانستند، (9) به قدرت سیاسی دل نبستند هر چند که آن را پذیرفتند. به عبارت دیگر، برخلاف اکثر انقلابیون و سیاستمداران امروزی که قدرت سیاسی بر ایشان هدف است، برای گاندی و امام خمینی تنها یک "وسیله" بود; وسیله ای که به مردم امکان می دهد تا وضع خویش را در تمام مظاهر زندگی بهبود بخشند. (10)

در واقع، این نبوغ منحصر به فرد امام و گاندی بود که با فراست و زیرکی به سنتهای تشیع و هندو توجه کردند و نیک دریافتند که با آنها چه کنند و از آنها چگونه بهره بگیرند. هر دو شخصیت، آمیزشی از نو و کهن بودند. بعضی از گرانبهاترین و والاترین سنتهای مذهبی در آنها تجسم یافته بود. در زندگی شخصی، قدیسانی بودند که لذتهای دنیوی را رها کرده بودند و با تقوا و پارسایی می زیستند. همه نهادهایی را که میان توده ها رواج می دادند و روشهایی را که به کار می بستند، عناصری غنی از سنتهای گذشته بود.

وفاداری و عمل آن دو شخصیت به سنت را نباید به معنای پیروی چشم بسته شان از مذهب تلقی کرد. هم امام و هم گاندی، هر گونه مذهب را که با "عقل" و "منطق" سازش نداشته و با اخلاق متضاد باشد نمی پذیرفتند. به عبارت دیگر، یکی از ویژگیهای مهم آن دو رهبر، "واقع بینی "شان بود. (11) و هر دو، هر موقعیت و پیشامدی را با نگاه خردمندانه خود می نگریستند و از مشاهداتشان راه حلی بیرون می کشیدند که هم بسیار تازگی داشت و هم بسیار عملی و در خور آن موقعیت بود، هر چند که در "حقانیت" آئین گاندی جای تردید زیادی است.

ادامه دارد.. .


X